نگاهی به ویژگی های شیخ یوسف قرضاوی در احیاء گری دینی

مولوی حبیب الله حسام مهاجر

خواننده محترم!  

   از روز رحلت شیخ یوسف عبد الله القرضاوی -رحمه الله- تا لحظه‌ی که این سطور را به نوشتن گرفتم، ده‌ها دیدگاه موافق ومخالف را این دانشمند خواندم، کسانی آگاهانه و مومنانه اظهار غم شریکی نمودند، برخی حاقدانه، معاندانه و جاهلانه به ترور شخصیت شیخ پرداختند. گروه اول را خداوندﷻ اجر عظیم نصیب نماید، جبران زوال نعمت سترگ امت را نعم البدل عنایت فرماید. گروه دوم به لحاظ روانی و روحی در میدان مبارزه در برابر توانای علمی و منطق رسای قرضاوی احساس حقارت وشکست می‌کردند و بعد از رحلت‌شان از آثار علمی قرضاوی با این همه گستردگی نگران و هراسان اند و به عنوان پیش‌گیری از شکست خفت‌بار، دست به انتقاد معاندانه ودین ستیزانه زدند تا از اهمیت میراث فکری، فرهنگی و فقهی دکتور کاسته باشند و ذهنیت جامعه را به طرف هدف مطلوب خود توجیه نمایند و انحراف دهند، برخلاف آن، آثار علمی، فکری، فرهنگی، دعوتی و تمدنی نویسنده جهانی شده‌است و جلو گیری آن برای مکتب داران دین ستیز مقدور نمی باشد و جلو بیداری بیدارگران را در جهان اسلام گرفته نمی توانند.

روی دیگر سخن بحران روز افزون جهان اسلام و نبردگرم در جوامع مسلمان وکشورهای اسلامی امت را خسته ودرمانده ساخته است و فهم دشمن شناسی وآسیب شناسی داخلی جوامع مسلمان، عوامل بحران و تنور گرم نفاق و برادر کشی را در تولیدات اطاق فکر استعمار و برنامه سوزان استخبارات جهنمی آن شناسایی نموده است و بی‌گمان دستگاه توطیه از فقر، جهل، تفاوت تباری، قومی، فرقه‌ای، مذهبی جوامع مسلمان به عنوان وسیله موثر و برنده در جهت تحقق استراتژی ( راهبرد) دشمنان سلطه‌گر استفاده شده است و در طول تاریخ از همه مقدسات استفاده سیاسی شده واکنون نیز در حال استفاده شدن است و باید با جرئت بگوییم: تفکر و اندیشه افراط و تفریط  از اسلام نیست و بی‌گمان زاده اتاق فکر استثمار- نقشه دستگاه توطئه و رأس مظالم – شیطان بزرگ در جوامع اسلامی است.

برای نجات از دام فتنه های  پیدا و پنهان دشمنان، مبارزه و مقابله بالمثل نیاز است که در جهت دفع توطئه و نجات اسلام- مفکوره قرآنی و نبوی، امت – مسجد- منبر- مدرسه- مذهب  تلاش صورت گیرد، بدون شک هر زمان برای مقابله در برابر مکتب‌های فکری جدید، فلسفه و منطق جدید نیاز است و نمی شود به دلایل فلسفی ضد مکتب داران قرون گذشته؛ مکتب‌های فکری جدید را شکست داد و ناگزیر استوار و مسلح با منطق الزام آور و بکر و برهان قناعت بخش روز؛ به ضد ملی گرائی، لادینیت، استشراق و انواع جنگ فکری – اکادیمیک و دانشگاهی- لیبرالیزم- سیکولارایزم و صهیونیسم و جهانی سازی ایستادگی ومقاومت کرد و بی تردید شیخ قرضاوی- رحمه الله – در این حوزه از غنیمت‌های روزگار بود و بیشترین اعتراض مستشرقین و معاندین را در مخالفت آشکار قرآن کریم و سنت نبوی ﷺ  مطرح نموده بودند، شیخ پاسخ گفت و اذهان عمومی را روشن کرد و جلو گمراه‌گری را در جوامع اسلامی حتی المقدور گرفت.

حالا به‌سوی اصل مطلب بر می گردیم و در مورد شخصیت دینی، علمی، عالم ربانی، احیاءگر دینی ومتجدد سده 1400 خورشیدی خدمت خواننده‌گان گرامی در چند سطر مختصر شرح حال و برداشت کم را به نگارش می گیرم:

  نخست لازم میدانم چگونگی شناختم را از شیخ (رحمه الله) بیان کنم تا خواننده محترم احساس نکند از سر حب و بغض، محض از ساحت شخصیت علمی فرزانه فرزند طلای امت اسلامی دفاع می نمایم، آری رابطه من با قرضاوی از راه مطالعه مقالات، کتاب‌ها و مباحث علمی‌شان تامین گردیده‌است و اولین اثر ایشان که خواندم نمایشنامه – مقاله‌ای وزین و پربار بود که مظالم حجاج بن یوسف را در اجرای جنایت بالای یکی از علماء متبحر، ظلم ستیز و مقاوم عهد تابعین یعنی سعید بن جبیر- رحمه الله – به نام ( عالمی در چنگ ظالمی ) به تصویر کشیده و خواندم؛ روح وروانم تازه و ضمیرم را تلنگر زد وکتاب دوم – الصحوه الاسلامی بین الجحود والتطرف- بعد کتاب – توبه- حقوق و جایگاه زن در اسلام- عبادت در اسلام- نقش ایمان در زندگی- فقه سیاسی- فقه پویا- حرکت اسلامی و اولویت‌های آن – دیدگاه های فقهی معاصر- قرآن منشور زندگی – دانشنامه جهاد- فقه الزکات- حلال وحرام- مبانی فقهی تمدن اسلامی- هنر دراسلام- اقلیت های مسلمان در کشورهای غیر اسلامی – شریعت اسلامی صالح برای هرزمان و مکان- هفتاد سال اخوان المسلمین در دعوت، تربیت و جهاد- 20 عنوان کتاب می شود، به توفیق الهی مطالعه کردم و قرضاوی را شناختم چه گونه شخصیت است و باید گفت؛ آثار نوشتاری وگفتاری شیخ از ممیزات خاص علمی، فکری و فقهی بر خوردار بوده و قرضاوی را بزرگ‌تر از دایره نگاه ما معرفی می‌کند و در این فرصت مختصراً به برخی از ویژگی‌های که در فهم و درکم می گنجد اشاراتی می داشته باشیم:

یکم: عالم دین مدار

شیخ – رحمه الله – به حیات طیبه و ربانی شیفته بود و در زندگانی شخصی الگوی تقوا و طهارت بود، در تعبد و بندگی استوار و مخلص و ملتزم، شهرت، ثروت، مشغله‌های زیاد مانع بندگی و عبادت شیخ نمی‌گردید و جهان اسلام دانشمندان زیادی دارد که از علم و شهرت وافر برخوردارند و متاسفانه از عبادات و تقوا فرسنگ‌ها فاصله دارند و در رعایت حق خداﷻ و مخلوق بی باک اند و قرضاوی نماد علماء سلف صالح امت درسلوک خدا محوری و دین مداری؛ خصوصاً در عبادت، تقوا، اخلاق و فضیلت گرایی الگو بود و درمیان اقرانش یک سر وگردنِ بلند داشت. درسیمایش خشیت، تواضع، فروتنی وعزت نفس تبلور یافته بود. کتاب: نقش ایمان در زندگی و عبادت در اسلام، توبه و صبر از ندای ایمان و تعبدش حکایت می‌کند.

دوم: عالم با وقار

شیخ قرضاوی تکوین شخصیت متمایز داشت و مطمینا موهبت الهی بود و در ظاهر و باطن انسان با و قار بود و صفات معنوی چون خشیت، تواضع، توقیر، تکریم و فضیلت درسیمای ظاهری‌اش تبارز می‌کرد و زمانی‌که لب به سخن می‌گشود، تمام معنا جلوهای معنوی، هیبت علمی و خدا ترسی را در صوت و صدایش انسان احساس می کرد و بیان‌گر یک انسان درد آشنا ودرمند و خیر خواه امت اسلامی بود.

سوم: عالم مجاهد

قرضاوی در جهاد اکبر در برابر خواسته های نفسانی، در برابر شیطان متمرد و سرکش، در برابر ستمگران و فرعون صفتان زمان خود جهاد نمود، جهاد با قرآن کریم، جهاد با دعوت و بیان حق، در جهاد دعوت به‌سوی اتحاد و اتفاق علماء و امت اسلامی سعی و تلاش خستگی ناپذیر نمود و جهاد دعوت و جهاد قلم  و زبان را موفقانه ادامه داد و از تجبر، تکبر، طغیان و تهدید طواغیت مثل رژیم صهیون ومتحدانش نترسید و در برابر اشغال‌گران مسجد الاقصی مقاومت کرد و با سازشگران سازش نکرد و زندان و تبعید را به معیشت و آسایش ترجیح داد.

چهارم: عالم داعی

شیخ قرضاوی در سازمان و مکتب اخوان المسلمین تربیه فکری و معنوی یافته بود وکتاب ( هفتاد سال اخوان المسلمین در دعوت، تربیت و جهاد) را مخلصانه نوشته است و این کتاب دلائل ارجحیت، ممیزات مفید و موثریت و برجستگی و رنج‌های  جنبش اخوان را شرح داده است و مطابق منهج دعوتی اخوان تلاش دعوتی زیادی داشت و در صحبت، نوشته‌ها، بیان احکام، تحقیق مسائل میان اصلاح و دعوت جمع کرده است و به همین دلیل حرات و محبت را در آثارش دیده می‌شود و عطر دعوت را استشمام و احساس می‌کنی و در حوزه دعوت به عنوان یک داعی آگاه، دانا و حکیم به سطح جهان مطرح بود و در معتبر ترین شبکه جهانی الجزیره منبر الشریعت والحیات را باز کرده بود.

پنجم: عالم سلفی

قرضاوی فکرا ومنهجا سلفی بود ومنهج و اصول سلف صالح امت را منهج نجات بخش در بازگشت به صدر اسلام می دانست و از اصول فکری، فقهی، اجتهادی، دعوتی خود می‌دانست و از آثار نوشتاری شیخ به‌خوبی درک می شود که نخست مراجعه به قرآن کریم و سنت نبوی می نماید و سپس درک و تفسیر صحابه، تابعیین و تبع تابعیین را اصل قرار داده و مقتضیات زمان و نیاز اولی امت و جامعه بشری را نادیده نگرفته و فراموش نکرده‌است واز سلفی نوع حزب سیاسی سعودی، مدخلی، منکر فقه واجتهاد و ظاهرگرا و معاند به ائمه فقه و اجتهاد نبود و سلفی از نوع امام ابوحینفه – رحمه الله و… بود.

هم زمان اصالت کتاب و سنت را با مقتضیات زمان جمع کرده‌است، به‌خوبی احساس می شود که انسان معاصر را به صدر اسلام می برد و در سفره پیامبرﷺ واصحابش مهمان می کند و از آب زلال وحیانی سیراب می‌نماید و تصویر حیات طیبه را عملا می‌آموزاند و برمی‌گردد انسان مسلمان مخلص و مجهز با شرایط روز به جامعه پیش کش می کند.

ششم: عالم محقق 

عمدتًا آثار شیخ از ویژه‌گی علمی و تحقیقی بر خوردار است وکتاب‌ها را جامع الشرائط تدوین نموده است و هم‌زمان جنبه‌های اصلاحی و روی‌کرد تربیتی که روح و جان مسلمان را با آموزهای اسلامی نوازش و پرورش می‌دهد درآثارش لمس می‌شود.

هفتم: عالم حنیف

شیخ یوسف قرضاوی، حق گرایی و حنیفیت را نصب العین خود قرارداده بود و نگاه مقلدانه و متعصبانه به نحله های فکری و دیدگاهای فقهی نداشت و همیشه مورد هجمه های داخلی از طرف مسلمانان حاقد، متعصب، مقلد کور و متعصب شرور قرار می گرفت و هم‌چنان هجمه‌های غربی و شرقی، ملی‌گرا، وسیکولار برضد وی وارد می شد، اما شیخ باحکمت و مکارم اخلاق و برهان علمی مقاومت می‌کرد و تعصب مذهبی را رسمیت نمی‌داد و به‌حیث یک مجتهد موفق از علم و اجتهاد همه استفاده می‌کرد و اهل ترجیح میان اقوال ائمه و مجتهدین بود.

هشتم: عالم معتدل

آثار علمی، تحقیقی شیخ اکثرا در پاسخ شبهات و حل سوالات و مقالات علمی و در باب صنعت و مدنیت‌روز نوشته شده‌است، در جواب مسائل جدیده و راه‌حل مشکلات فکری و حقوقی، رفع ابهامات و اتهامات معاندین و مبارزه در برابر پدیده جهانی سازی و غربی سازی حقوق ، فرهنگ و مدنیت جوامع اسلامی نوشته‌است ودر برابر افراط و تفریط داخلی با اصالت اعتدال اسلامی و مکارم اخلاق و استوار به وسطیت دینی و شرعی قلم زده است و از منطق و روش وسطیت واعتدال گرای بیرون نرفته و بدون‌شک در بخش علماء این این‌گونه عالم را کم داریم که در مبارزه و مقاومت افراط و تفریط  را مرتکب نشده باشد.

نه: عالم مرزبان

شیخ در برابر هجمه های ملی گرا، سیکولار، خاورشناس و دشمنان داخلی و خارجی دین اسلام باتمام توان مقاومت کرد و استواری خود را حفظ نمود. حمله بر قرضاوی پدیده جدید نیست، تکفیری‌ها و افراطیون داخلی و دیگر شرارت‌گران باکج فهمی و حمایت پروژه‌های استعماری – صهیونی و انواع مخالفت و دشمنی را راه انداختند و ایشان پیامبرانه ایستادگی و مقاومت کرد و با صراحت کامل جواب شرارت پیشه‌ها را داد و از میدان نبرد فکری و مجادله باطل اندیشان عقب نیشینی نکرد و از کیان اسلام و امت دفاع نمود- حقا که در قول وقلم شان تبارز یافته است.

ده: عالم نوگرا

شیخ مصداق حدیث پیامبراکرم ﷺ بود، به روایت ابوهریره -رضی الله عنه- می فرماید: «إِنَّ اللهَ يَبْعَثُ لِهَذِهِ الْأُمَّةِ عَلَى رَأْسِ كُلِّ مِائَةِ سَنَةٍ ‌مَنْ ‌يُجَدِّدُ لَهَا دِينَهَا» ‌أَبُو دَاوُدَ.

ترجمه: همانا خداوندﷻ در رأس هرصد سال برای امت کسی را می فرستد و بر می‌انگیزد تا دین‌شان را احیاء وزنده می سازد.

از باب تفاول وبشارت حدیث نبوی ﷺ شهادت آثار وخدمات مفید، موثر وکار ساز شیخ می توان گفت بلی از احیاء گران دین در عصر خود بود.

در نوشته های شیخ دیده می شود، روی اصول ثابت و قیم قرآن کریم و سنت نبوی استقامت کامل نموده‌است، منهج و تفسیر عملی قرون سه‌گانه ( سلف صالح امت ) را رعایت نموده و ثوابت را با متغیرات و مقتضیات زمانی ومکانی – ومدنیت عصر و انکشافات علمی را باهم آشتی داده‌است و شریعت اسلامی را برای هرزمان و هرمکان قابل تطبیق وتنفیذ دانسته؛ تفسیر و تبیین نموده‌است واز ممیزه و استعداد سرشار قرضاوی تجدد و احیای تفکر دینی بود و به‌باور او تجدد یک نیاز شرعی است باید صورت گیرد البته با تعریفی که خودش اراء می‌کرد نه با تعریف که متجددها و نواندیشان دین ستیز و دین گریز انجام داده اند. ایشان می فرمایند: «تجدد یعنی- دین مبین اسلام و شریعت الهی را از غبار وآلودگی‌های تاریخی که توسط دشمنان، جهال، بدعت گذاران و شرارت پیشه گان به سر وصورت – قامت درخشان – نورانی – پاکیزه – مطهر وطیبه اسلام محمدی ﷺ وارد نموده‌اند مجدد واحیا گردینی صاف وپاک نماید وبدون تغییر در اصالت وثوابت شریعت اسلامی وآن را به جامعه بشری پیش کش نمایند واین نوع احیاء گری را به باز سازی آثار تاریخی تشبیه کرده هزاران سال زیر خاک افتیده بوده وآسیب ها برایش وارده شده ومتخصص آن را پاک می کند با حفظ تمام هنر ونقاشی که در آن اصالت دارد و طراحی شده بود و دلالت به زیبای و زینت آن می‌کند و حق تغییر را متخصص ندارد والا خاصیت اصلی آن از دست می رود. کتاب: شریعت الاسلامی صالح برای هر زمان ومکان است»کرد.

یازده: عالم آسان گیر

شیخ رحمه الله با استعداد و رسوخ علمی خدا داده‌ی قضایای پیچیده، مغلق، صعب الفهم و یا ممتنع الدرک به نظر می رسید به یک لقمه تیار – آسان- شیرین – زود فهم وساده در اختیار مردم قرار می‌داد و تعریف شیخ از فقه؛ آسان دادن مساله را فقه گویند- به همین دلیل نوشته های شیخ و مباحث منبری، تصویری و نوشتاری شیخ همه قابل فهم می باشد و هر فرد مسلمان با کمترین سواد از آن استفاده می‌کند و بهره می‌گیرد ودر سراسر جهان مردم احکام شرعی خود را از کتاب های شیخ می گیرند و دیدگاه‌های فقهی معاصر وکتاب حلال وحرام و دانشنامه جهاد و زکات و بقیه آثارش بیان‌گر این حقیقت است.

دوازده: عالم بی تعصب  

وقتی‌که آثار شیخ را می‌خوانی درک می شود، به مرزبندی‌های مذهبی باورمند نیست و برای همه احترام دارد و به نگاه تعصب به هیچ کس نمی‌بیند و در گزینش اقوال ائمه فقه و حدیث و اندیشمندان حنفی، مالکی، حنبلی و شافعی بدون اندکترین تبعیض در روشن ساختند مساله استفاده می‌کند و قول راجح و قابل تطبیق و نزدیک به‌حق را که صواب می بیند به کار می‌گیرد، همیشه به فکر حل مساله و تلاش برای واضح ساختن احکام و دیدگاه شریعت می باشد و برای جواب سوال، دفع نزاع، رفع اختلاف و نجات از مشکلات و متحد ساختن جامعه و دیدگاه‌ها به میراث فرهنگی اسلام سعی وتلاش خستگی ناپذیر داشت، کتاب- بیداری اسلامی و فرهنگ اختلاف – را به همین مناسبت نوشته بود.

 سیزدهم: عالم موضوعی

 از آثار دیگر نویسنده در چیدن موارد و بحث موضوعی مسائل است که شیخ طرح و تدوین هرکتاب و رساله را موضوعی نموده است و از خلط مبحث و تداخل مطالب و موضوعات در بحث جدا خود داری نموده و در گزینش نصوص ( آیات واحادیث ) و انتخاب آراء فقها ومجتهدین به موضوع خاص توجه نموده و برای هر موضوع کتاب جدا نوشته است، مثلا: در شرح کلمه – توبه – کتاب مستقل و در کلمه – صبر – کتاب مستقل و زکات، نماز، جهاد وبقیه مسائل روش موضوعی را پیش گرفته است گرچه روش موضوعی از گذشته‌های دور رایج بود، اما شیخ به کمال رسانده و سنگ تمام گذاشته است.

چهاردهم: عالم دایره المعارفی 

 شیخ قرضاوی در استوای دانش- رسوخ علمی – ذهن و حافظ دایره المعارفی دارد، بنابر این تالیفات، مباحث منبری، شبکه‌ای و تدریسی شیخ به این روش تشکیل دهنده دائره المعارف فقهی و علوم شرعی مبدل شده‌است که خود یک دست آورد بزرگ در حوزه علوم شرعی و فقه اسلامی می باشد.

پانزده: عالم ربانی

شیخ یک عالم ربانی، دارای وقار – در کلام، قلم، حضور در جامعه و صاحب عزت نفس بود و البته در تکوین شخصیت استثنای او نقش پروردگار برجسته است و خوش‌بختانه ایمان عمیق به خدا، درک دقیق از دین و خشیت ربانی در سیمایش موج می‌زد.  شیخ رسالت آسمانی را موفقانه از موانع و شرائط دشوار عبور داد، ایثار، استقامت، اخلاص ابراهیمی، موسوی و مصطفوی را برجسته نمایش داد، در این شک نیست که از بنی آدم خطا‌ها اشتباهات و لغزش سر می‌زند، مهم این مساله است: آیا عمداً به اسلام- سرزمین‌های اسلامی- مثل فلسطین و مسجد الاقصی به امت اسلامی و جنبش اخوان المسلمین که درآن مکتب پرورش یافته بود خیانت کرده؟ کلا وحاشا تا آخرین لمحه زندگی مقاومت کرد واز موقفش تنزل نکرد و در برابر سازش با صهیون ایستادگی نمود، از فلسطین و مقاومت حمایت همه جانبه نمود، کنفرانس‌ها، مقالات، کتاب ها و موضع گیری‌های شیخ در هر سال (یوم النکبت) روز سیاه بختی مردم فلسطین توسط اشغال گران صهیونی در 1948م – شاهد این مدعا است.

شانزدهم: عالم اخوتی

شیخ در جهت اتحاد امت اسلامی سعی فراوان نمود، کتاب ها، مقالات و سخن رانی‌های زیادی در این زمینه داشت و از هیچ نوع تلاش غفلت نکرد، اتحادیه علماء جهان اسلام را به همین منظور تاسیس نمود  و در کتاب دانشنامه جهاد جنگ داخلی کشورهای اسلامی به جنگ داخلی و یا جنگ در سپهر اسلام عنوان داده و آن را حرام خوانده به چهار قسم تقسیم نموده، جنگ عصبیت نژادی- جنگ برای مرزها- جنگیدن برای توسعه قلمرو ( کشورکشایی ) جنگ مذهبی وطائفی. و تمام این جنگ ها را با دلائل قطعی حرام می خواند – خون ها، اموال و نوامیس مسلمانان را بدون اختلاف  و به اتفاق از محرمات اعلان می دارد و می فرماید: اصل اسلام در جان‌های بشر حفاظت و در خون‌ها به طور کلی حرمت است وآیه 32 سوره مایده را دلیل آورده است. برای تقویت روح برادری واخوت در جهان اسلام تلاش فراوان کرد.

هفدهم: عالم متسامح

در مسائل که دیگر جریان ها با شدت و افراطیت بر خورد می نمایند، شیخ رحمه الله – از باب تعامل وتسامح وارد شده است، البته در حوزه اعتقادی وتعبدی و اصول ثابت وتغییر ناپذیر تسامح ندارد و تنها در مسائل اجتهادی وحوزه معاملات و مدنی تساهل نموده است.

اشتبهات قرضاوی:

  1. درمورد حکومت‌های تغلیبی و قهری به استدلال از حاکمیت عبدالملک بن مروان وآن را ملاک قرار داده است البته به شرط این‌که مردم بپذیرد ودر حالی‌که فقها یک مرحله اضطراری را موقتا پذیرفته اند.
  2. در موقف‌گیری مساله لیبی، سوریه و… شتاب کرد و یا خطای اجتهادی داشت مقداری صبر در کار بود.
  3. انتظارش از طالبان ناصواب و ناثواب بود چون خلاف مصالح اسلام، امت ومردم مسلمان کشور تمام شد.

دوشنبه شب: 11/ 7/1401 خورشیدی

دیدگاه‌ خود را بنویسید

پیمایش به بالا