کتاب: جریمه مسلمان کشی در پرتو چهل حدیث نبوی
نویسنده حبیب الله حسام
[2] عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللهُ عَنْهُمَا أَنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ خَطَبَ النَّاسَ يَوْمَ النَّحْرِ فَقَالَ: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ، أَيُّ يَوْمٍ هَذَا؟» قَالُوا: يَوْمٌ حَرَامٌ، قَالَ: «فَأَيُّ بَلَدٍ هَذَا؟» قَالُوا: بَلَدٌ حَرَامٌ، قَالَ: «فَأَيُّ شَهْرٍ هَذَا؟» قَالُوا: شَهْرٌ حَرَامٌ، قَالَ: «فَإِنَّ دِمَاءَكُمْ وَ أَمْوَالَكُمْ وَ أَعْرَاضَكُمْ عَلَيْكُمْ حَرَامٌ، كَحُرْمَةِ يَوْمِكُمْ هَذَا فِي بَلَدِكُمْ هَذَا، فِي شَهْرِكُمْ هَذَا» _ فَأَعَادَهَا مِرَارًا _ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ، فَقَالَ: «اللَّهُمَّ هَلْ بَلَّغْتُ؟ اللَّهُمَّ هَلْ بَلَّغْتُ؟» قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللهُ عَنْهُمَا: فَوَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ إِنَّهَا لَوَصِيَّتُهُ إِلَى أُمَّتِهِ: «فَلْيُبْلِغِ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ، لَا تَرْجِعُوا بَعْدِي كُفَّارًا يَضْرِبُ بَعْضُكُمْ رِقَابَ بَعْضٍ»[1].
[2] از حضرت عبدالله ابن عباس (رضی الله عنهما) روایت است که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) در روز عید قربان برای مردم سخنرانی کرد و فرمود: «ای مردم، این کدام روز است؟» گفتند: روز حرام. فرمود: «و این کدام سرزمین است؟» گفتند: سرزمین حرام. فرمود: «کدام ماه است؟» فرمودند: ماه حرام. فرمود: «همانا خونهای شما، مالهای شما و آبروهای شما مانند حرمت این روز شما در این سرزمین شما و ماه شما حرام است.» این پیام را چند بار تکرار کرد. سپس سر خود را بلند کرد و فرمود: «پروردگارا! آيا [فرمان تو را] رساندم؟ پس اهل مجلس و حاضران و شاهدان برای غایبان برسانند. حضرت عبدالله ابن عباس (رضی الله عنهما) فرمود: سوگند به کسی که جانم در دست اوست، این وصیت رسول اکرم (صلي الله علیه وآله وسلم) بود که: «حاضران این پیام را برای غایبان برسانند، پس از من رسم کافری در پیش نگیرید و به کفر برنگردید که گردن یکدیگر را بزنید و یکدیگر خود را بکشید».
«خطبۀ حجةالوداع منشور همزیستی که شامل تمام ارکان و اطراف اسلام است و حقوق میان فرد را با برادرش، حقوق زن را با همسرش، فرزند را با پدرش، حاکم را با رعیت و شهروندانش در این منشور جمع کرده است. وقتی که تأمل کنیم حرمت سه مسئلۀ مهم را در این حدیث میخوانیم: «ألا إن دماءكم، وأموالكم، وأعراضكم حرام …»؛ بدون تردید در این منشور اتفاق جهان بشریت را، تمام ادیان را، اتفاق تمام امتها و ملتها را دریافت میکنیم و یعنی این محرمات نزد همۀ انسانها حرام و محترم است و چنان که علمای اصول میفرمایند: هرگز نظام هیچ امتی و ملتی در جهان، به هر دین که باشند، قوام نمیگیرد مگر به حفظ امور سهگانه که در برگیرندۀ عقل و دین هم است که همان ضروریات پنجگانهاند: حفظ دین، حفظ عقل، حفظ نفس، حفظ مال و حفظ آبرو و کرامت که شامل حفظ نسب هم میشود.»[2]
موضوع حدیث نبوی
موضوع و مقصد حدیث عمل به منشور و سفارش وحیانی و الهی است که متضمن حیات انسان و جامعۀ اسلامی میباشد: «قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللهُ عَنْهُمَا: فَوَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ إِنَّهَا لَوَصِيَّتُهُ إِلَى أُمَّتِهِ» سفارش الهی و ربانی همین است: همانگونه که نظام تکوینی پابرجا است و نظام تشریعی نیز ثابت است و مصونیت و حفظ خون، مال، کرامت و آبروی مسلمانان برای همیشه محترم میباشد و بهجز حالات خاص قصاص و حد و مواردی که شریعت تجویز کند و مستحق بشناسد، حرمت موارد سهگانه همیشه استوار و پابرجا مانند حرمت سرزمین حرام، ماههای حرام و روز حرام تا برپایی قیامت است.
درسهایی از حدیث نبوی
یکم: عقیدتی، فکری
حدیث نبوی پایههای استوار و محورهای ثابت و تزلزلناپذیر اسلام را در حوزۀ عقیده و احکام تعبدی و عملی و تشکیل جامعۀ اسلامی با حرمتگذاری به خون، مال و کرامت انسانی واضح بیان و معرفی نموده است:
۱_ از مبدأ پیدایش نظام هستی نزد خدای متعال ماههای سال دوازده ماه است و از جمله چهار ماه آن حرام و محترم است و این از ثوابت تکوینی و تشریعی الهی میباشد و قواعد و احکام شریعت به آن بنا یافته است که قابل تغییر و تصرف نیستند. فرمود: «إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلَا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ»[3] ترجمه: تعداد ماهها نزد خداوند در کتاب الهی، از آن روز که آسمانها و زمین را آفریده، دوازده ماه است؛ که چهار ماه از آن، ماه حرام است؛ (و جنگ در آن ممنوع میباشد.) این، آیین ثابت و پابرجای الهی است! بنابراین، در این ماهها به خود ستم نکنید (و از هرگونه خونریزی بپرهیزید).
۲_ تصرف و تغییر در این ثوابت دوام کفر است، فرمود: «إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُحِلُّونَهُ عَامًا وَيُحَرِّمُونَهُ عَامًا لِيُوَاطِئُوا عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ فَيُحِلُّوا مَا حَرَّمَ اللَّهُ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمَالِهِمْ وَاللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ»[4]
ترجمه: نسىء [جابهجا كردن و تأخير ماههاى حرام]، افزايشى در كفر (مشركان) است؛ كه با آن، كافران گمراه مىشوند؛ يك سال، آن را حلال، و سال ديگر آن را حرام مىكنند، تا به مقدار ماههايى كه خداوند تحريم كرده بشود (و عدد چهار ماه، به پندارشان تكميل گردد)؛ و به اين ترتيب، آنچه را خدا حرام كرده، حلال بشمرند. اعمال زشتشان در نظرشان زيبا جلوه داده شده؛ و خداوند جمعيّت كافران را هدايت نمىكند.
امام ابن کثیر میفرماید: «این بیان مذمت مشرکین است که به آرایی فاسد خود در شرع الهی تصرف میکردند و در احکام الهی مطابق هوای خود تغییر وارد میکردند و حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال میساختند و این از مظاهر جاهلیت بود که ماههای حرام را حلال میساختند و ماههای حلال را حرام، تا فساد نمایند.»[5]
۳_ مکۀ مکرمه، سرزمین مسجدالحرام، عرفات، مینا، مزدلفه، روز عرفات، روز قربانی، طواف و بقیۀ مناسک، ماهها و روزهای حرام از شعائر ثابت تکوینی و تشریعی اسلام تا روز قیامت است و هیچ تزلزل و تغییری را این محورها مطابق عقیدۀ اسلامی نمیپذیرد و همچنان حرمت خون، مال و آبروی مسلمانان و بشر محترم و ثابت میباشد.
دوم: فقهی
محورهای مذکور در نص نبوی از ارزشهای جهانی و بشری و امور محترم ثابت شریعت الهی میباشد که تغییر و تصرف و شکستن را در حوزۀ دین و شریعت و بشریت نمیپذیرند:
۱_ حرمت و احترام ماههای ذوالقعده و ذوالحجه، محرم و رجب و سرزمین مسجدالحرام و عرفات و روز محترم عرفات و یا روز نحر، اینها از ثوابت شرعی هستند و برای همیشه محترماند و هیچوقت جواز نقض حرمت و بیاحترامی و انجام ظلم و تعدی را نمیپذیرند و به سند حدیثی صحیح، روز فتح مکه به پیامبرﷺ حلال و جواز جنگ دفاع داده شد، سپس موبداً حرام شد. «يَا أَيُّهَا النَّاسُ، أَيُّ يَوْمٍ هَذَا؟» قَالُوا: يَوْمٌ حَرَامٌ، قَالَ: «فَأَيُّ بَلَدٍ هَذَا؟» قَالُوا: بَلَدٌ حَرَامٌ، قَالَ: «فَأَيُّ شَهْرٍ هَذَا؟» قَالُوا: شَهْرٌ حَرَامٌ».
۲_ حرمت و احترام خون انسان نیز از ثوابت شرعی و سفارشات الهی، مانند ثوابت زمانی و مکانی که در آیه و حدیث شرح شده است، میباشد. خدای متعال فرمود: «وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَٰلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»[6]
ترجمه: انسانی را که خداوند محترم شمرده، (کشتنش) را حرام کرده است، به قتل نرسانید! مگر بهحق (و از روی استحقاق)؛ این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش کرده، شاید درک کنید.
۳_ حرمت و احترام مال انسان نیز از ثوابت شرعی، مانند ثوابت زمانی و مکانی ذکر شده است. خدای متعال فرمود: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَن تَكُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِّنكُمْ»[7]
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید! اموال یکدیگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخورید مگر اینکه تجارتی با رضایت شما انجام گیرد.
۴_ حرمت و احترام کرامت ذاتی و سرشتی و فطری انسان نیز از ثوابت شرعی، مانند احترام ثابت زمانی و مکانی تا برپایی قیامت محترم است. خدای متعال فرمود:«وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا»[8]
ترجمه: ما آدمیزادگان را گرامی داشتیم؛ و آنها را در خشکی و دریا، (بر مرکبهای راهوار) حمل کردیم؛ و از انواع روزیهای پاکیزه به آنان روزی دادیم؛ و آنها را بر بسیاری از موجوداتی که خلق کردهایم، برتری بخشیدیم.
۵_ عمدة القاری شرح بخاری، از این حدیث هشت حکم شرعی را استنباط کرده است: اعلان مساوات میان احترام و حرمت خون، مال، آبرو و کرامت انسان که از مزایای اسلام و احکام شریعت است.
۶_ پیامبرﷺ میان محرمات سهگانه ثابت تشبیه کرده است که حتی در عهد جاهلیت معتقد به حرمت آنها بودند، اما خون، مال و آبروی انسان را باک نمیکردند و در این تشبیه شدت و غلظت حرمت خون، مال و آبرو را بیان نموده است.
۷_ پیامبرﷺ در تشبیه کردن میان دو نوع حرام که خونها، مالها و اعراض مسلمانان است با روز، ماه و سرزمین حرام، دلیل بر جواز و مشروع بودن، بیان ضربالمثلها و پیوند دادن نظیر با نظیر از روی قیاس در احکام شریعت میباشد.
۸_ بر علماء واجب است علم و شریعت را برای کسی که نمیداند و نرسیده است، تبلیغ نمایند و برای کسی که اسلام به او فهمانده نشده، آگاهی و بیداری بخشند و این همان میثاق است که خدای متعال از علماء گرفته است تا برای مردم بیان نمایند و کتمان نکنند. فرمود: «وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلَا تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ۖ فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُونَ»[9]
ترجمه: و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که خدا، از کسانی که کتاب (آسمانی) به آنها داده شده، پیمان گرفت که حتماً آن را برای مردم آشکار سازید و کتمان نکنید! ولی آنها، آن را پشت سر افکندند؛ و به بهای کمی فروختند؛ و چه بد متاعی میخرند؟
۹_ آنچه را شریعت حرام خوانده است، بر علماء واجب است به حرمت آن تأکید نمایند، و به شدت درجه حرمت را طوری که پیامبرﷺ بیان کرد، بیان فرمایند.
۱۰_ بر علماء است که در بیان و تبلیغ دین شفاف، صریح و زیبابیان باشند تا شنونده خوب بفهمد و درک کند و گویا که به چشم دیده باشد، چنان که در بیان پیامبرﷺ روشن شده است.[10]
۱۱_ در این حدیث مشروعیت آزادی بیان به صورت واضح ترسیم شده است: «فَلْيُبْلِغِ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ» «حاضران این پیام را برای غائبان برسانند» و این اصل نبوی است.
سوم: پیامهای تربیتی
_ نص این حدیث به حیث منشور همفکری و همزیستی در جامعۀ اسلامی درسهای سازنده و رهنمودهای متعالی و راهگشا برای بشریت و امت در آن ترسیم شده است:
_ «يَا أَيُّهَا النَّاسُ» ای مردم! این خطاب در ذات خود، یکی از شیوهها و رفتارها و راهکارهای اتحادآفرین برای تألیف قلوب، خطاب کریمانه و عزیزانه و بهدور از مرض تعصب و تبعیض است که پیامبرﷺ تمثیل و ترسیم نموده است و الگوی حقیقی برای امتش میباشد. مخاطبههای تبعیضآمیز و متعصبانه از مظاهر جاهلیت بوده و باید علماء و دعوتگران و مسلمانان از آن اجتناب نمایند.
_ پیام تربیتی دیگر، همان ترسیم خطمشی اساسی جامعۀ اسلامی است. حرمت روز عید قربان، حرمت ماههای حرام و حرمت سرزمین مکه از مبانی اساسی تشکیل و تحفظ جامعۀ بشری است که رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) راهکار و اصول برادری و همزیستی مسالمتآمیز را میان مسلمانان در روزگار نبوی استوار بر حرمت خون، مال و آبروی مسلمانان تا روزگار قیامت ترسیم و تثبیت کرد. «فَإِنَّ دِمَاءَكُمْ وَأَمْوَالَكُمْ وَأَعْرَاضَكُمْ عَلَيْكُمْ حَرَامٌ».
_ رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) الگوی نیکویی جاودان برای مسلمانان است. یکی از کارهای این معلم رحمت و خیر، این بود که از روزهای جشن مسلمانان به منظور تبلیغ دین و اصولگذاری زندگی مسالمتآمیز بهرهبرداری میکرد. این سنت باید تا روز قیامت ادامه یابد. «خَطَبَ النَّاسَ يَوْمَ النَّحْرِ»
_ یکی از روشهای تدریس و تبلیغ رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) پرسش و پاسخ بود تا پیامهای الهی را در ذهن مردم جاگزین کند. باید از این روش در رسانیدن پیامهای الهی استفاده شود. «يَا أَيُّهَا النَّاسُ، أَيُّ يَوْمٍ هَذَا؟»
_ در دین اسلام زمانها و مکانهای خاص مقدس و از شعائر اسلام نمادین، واجبالاحترام و ثابت وجود دارد، مانند روزعید قربان، ماه حرام و سرزمین مکه و همچنان خون، مال و آبروی انسان محترم و ثابت است: «أَيُّ يَوْمٍ هَذَا؟» قَالُوا: يَوْمٌ حَرَامٌ، قَالَ: «فَأَيُّ بَلَدٍ هَذَا؟» قَالُوا: بَلَدٌ حَرَامٌ، قَالَ: «فَأَيُّ شَهْرٍ هَذَا؟» قَالُوا: شَهْرٌ حَرَامٌ.
_ منشور زندگی مسالمتآمیز در جامعۀ اسلامی، بر سه اصل استوار است: 1) اصل حرمت و بزرگداشت جانها و خونهای مسلمانان؛ 2) اصل حرمت و بزرگداشت مالها و ثروتهای مسلمانان؛ 3) اصل حرمت آبروهای مسلمانان؛ به راستی درد بزرگ امت مسلمان و ملتهای مسلمان این است که این سه اصل را پاسداری نمیکنند. اگر این اصول پاسداری شود، جامعۀ اسلامی، هیچگاه روی جنگ و خونریزی و ناامنی را نخواهد دید. «فَإِنَّ دِمَاءَكُمْ وَأَمْوَالَكُمْ وَأَعْرَاضَكُمْ عَلَيْكُمْ حَرَامٌ، كَحُرْمَةِ يَوْمِكُمْ هَذَا فِي بَلَدِكُمْ هَذَا، فِي شَهْرِكُمْ هَذَا»
_ از نص نبوی، شیوۀ پیامرسانی رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) تکرار اصول اسلامی است. او سه اصل فوق در زندگی مسالمتآمیز را تکرار کرد، به این خاطر که بر آن تأکید کند تا این سه اصل پامال نشوند. وظیفۀ ما نیز به پیروی آن معلم خیر و هدایت، تکرار و ترسیم این سه اصل در جامعۀ اسلامی است. «فَأَعَادَهَا مِرَارًا»
_ وظیفۀ اساسی رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) ابلاغ پیامها و رسالات الهی بود. آن معلم خیر با بهترین شیوه و از هر امکاناتی که در دست داشت، بهترین استفاده را کرد؛ خدا را شاهد گرفت و مردم را شاهد گرفت که پیامهای الهی را به مردم رسانده است. اگر امروزه عدهای مسلماننما مطابق پیامهای او عمل نمیکنند، هیچ گناهی بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) نیست، زیرا او رسالت خود را کامل کرد و حجت خود را تمام و از جهان رحلت کرده است و گروههای تبهکار خود مسئول جرمها و گناهان خویش هستند. «اللَّهُمَّ هَلْ بَلَّغْتُ؟ اللَّهُمَّ هَلْ بَلَّغْتُ؟»
_ حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) وظیفۀ تبلیغ دین را به عهدۀ امت خود گذاشته است. بخشی از امت او که آن حضرت را ملاقات کرده بودند یعنی اصحاب، و بخشی از امت او که او را ملاقات نکرده بودند و بر این عهد استوار و محکم هستند، یعنی برادران رسول اکرم. امروزه ما برادران رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) هستیم و باید پیامهای زندگی رحمانی، نبوی و مسالمتآمیز او را به جهانیان برسانیم. «فَلْيُبْلِغِ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ»
رسم مسلمانکشی از دیدگاه رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) رسم زندگی مسلمانی نیست، بلکه رسم زندگی کافری است. اگر مسلمانان شب و روز در کشتن یکدیگر به نام قوم و فرقه و… مصروف باشند، آنهایی که تجاوز کردهاند، احیاءکنندگان رسم کافری هستند، اگرچه مسلماناند. و آنهایی که مدافعاند، گناهی ندارند، چون از مجبوریت به دفاع برخاستهاند. «لَا تَرْجِعُوا بَعْدِي كُفَّارًا يَضْرِبُ بَعْضُكُمْ رِقَابَ بَعْضٍ»
پرسش اساسی روزگار ما
چرا امروز گروههای تکفیری و افراطی و تفریطی رسم کافری در پیش گرفتهاند و حرمت خون، مال و آبروی یکدیگر خود را پاس نمیدارند؟ «قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللهُ عَنْهُمَا: فَوَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ إِنَّهَا لَوَصِيَّتُهُ إِلَى أُمَّتِهِ» چرا سفارش ذات ربانی و الهی را آدمکشانی میکنند؟! معلوم است که خلل در انحراف است نه در اسلام رحمت و مهربانی.
[1] – صحیح البخاری ج 2 ص 619.
[2] – شرح الأربعين النووية، از عطية بن محمد سالم، حدیث 14ص 3.
[3] – سورۀ توبه: آیۀ 36 و 37.
[4] – سابق
[5] – تفسیر ابن کثیر، ج4، ص 150.
[6] – انعام، آیه 151.
[7] – النساء، آیه 29.
[8] – إسراء، آیۀ 70.
[9] – ال عمران، آیۀ 187.
[10] – عمدة القاری شرح بخاری: ج2 ص 473.