گرفته شده از کتاب جریمۀ مسلمان کشی در پرتو چهل حدیث نبوی
نویسنده: مولوی حبیب الله حسام
[12] عَن أَبِي هُرَيْرَةَ قَالَ قَالَ النَّبِيُّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ): «وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَيَأْتِيَنَّ عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يَدْرِي الْقَاتِلُ فِي أَيِّ شَيْءٍ قَتَلَ وَلَا يَدْرِي الْمَقْتُولُ عَلَى أَيِّ شَيْءٍ قُتِلَ فَقِيلَ كَيْفَ يَكُونُ ذَلِكَ قَالَ «الْهَرْجُ، الْقَاتِلُ وَالْمَقْتُولُ فِى النَّارِ».[1]
[12] از ابوهریره (رضی الله عنه) روایت است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «سوگند به ذاتی که نفسم به دست او است، بیگمان زمان و روزگاری بر مردم فراخواهد آمد که قاتل نمیداند به خاطر چه هدفی انسانی را کشته است و مقتول نیز نمیداند که به خاطر چه کشته شده است؟ کسی گفت: چگونه چنین روزگاری فراخواهد رسید؟ فرمودند: هرج و مرج باعث پدیدآمدن چنین روزگاری خواهد شد. قاتل و مقتول [در چنین جنگهای بیهدف] به دوزخ خواهند رفت.
موضوع حدیث نبوی
مقصد و موضوع اصلی حدیث نبوی این است که مسلمان در جنگ بیهدف و جنگی که مشروعیت نداشته باشد، نبردی که امنیتآفرین نباشد، اشتراک نمیکند. جنگهایی که کشتن برای برتریطلبی قومی، مذهبی، فرقهای، اقتصادی و یا کشورگشایی و یا فتنهگری و فساد و شرارت باشد، زیانبارترین فتنه است.
دومین مقصد حدیث این است که جامعۀ اسلامی از هرجومرج و اقتدارگریزی و بی نظام بودن گریزان است؛ بلکه جامعۀ اسلامی یک جامعۀ نظامپذیر و هدفمند است که برای هدف متعالی امنیتآفرینی میکند و برای هرجومرج در جنگ اشتراک نمیکند و آن جنگ را از ممنوعات شرعی و مخل مصالح و منافع جامعه میداند.
درسهایی از حدیث نبوی
یکم: عقیدتی، فکری
۱_ تفسیر وسیط سید طنطاوی میفرماید: بعد از پشیمانی و حسرت و درد و رنج، این کافران میگویند: پروردگارا ما از پیشوایان خود پیروی و اطاعت کردیم در دنیا، «سَادَتَنَا وَكُبَرَآءَنَا» یعنی از حاکمان، رهبران و رئیسانمان اطاعت کردیم پس اینها از راه راست به راه گمراهی قرارمان دادند و از راه حق منحرف ساختند:[2] «وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلا»[3]
۲_ محمد بن عبد این موضوع را از جملۀ کبائر ذکر نموده و از حافظ ابن حجر شارح بخاری، نقل کرد حافظ فرمود: علماء فرموند: معنی اینکه هردو (قاتل و مقتول) در آتشاند، زیرا که هردو مستحق آتش میباشند، ولکن امرشان محول به خداوند متعال میشود. اگر خواست عذاب میدهد، سپس از آتش خارج میسازدشان مثل دیگر موحدان، و اگر خواست بدون عذاب از بنیاد عفوشان میکند.[4]
۳_ این نوع جنگ و فتنه بیگمان در اثر تأویل ناجایز و یا برداشت نادرست از احکام شریعت توسط احزاب سیاسی، نحلههای فکری و گروههای مذهبی بهجود میآید. علمای دین، این گروهها را در اصطلاح، گروه گمراه و منحرف از شریعت عنوان میکنند و طوری که اکثر نحلههای فکری، مذاهب کلامی و احزاب سیاسی به همین خطا و سبب به جنگهای خونین رفتند.
دوم: فقهی
۱_ هر جنگ که هدف متعالی و دلیل روشن شرعی نداشته باشد، گمراهی و از محرمات شرعی، فساد و فتنه در زمین نامیده میشود، در حدیث ذیل موضوع را میخوانیم: «إِنَّ بين يَدَيْ السَّاعَةِ الهَرْجَ، قالوا: و ما الهَرْجُ؟ قال: القَتْلُ، إنَّهُ ليس بقَتْلِكُمُ المُشْرِكِينَ، و لكنْ قَتْلُ بَعْضِكُمْ بَعْضًا، [حتى يقتلَ الرجلُ جارهُ، و يقتلُ أخاهُ، و يقتلُ عمَّهُ، و يقتلُ ابنَ عمِّهِ] قالوا: و مَعَنا عُقُولُنا يومَئذٍ؟ قال: إنَّهُ لَتُنْزَعُ عُقُولُ أهلِ ذلكَ الزَّمانِ، و يُخَلَّفُ لهُ هَباءٌ مِنَ الناسِ، يَحْسِبُ أكثرُهُمْ أنَّهُمْ على شيءٍ، و لَيْسُوا على شيءٍ».[5] پیامبر اکرمﷺ فرمود: «پیش از قیامت هرجومرج حتمی است. گفتند: هرجومرج چیست؟ فرمود: کشتن؛ این نیست که مشرکان را کشتید، بلکه یکدیگر را کشتید، [تا اینکه مرد همسایه و برادر و عمو و پسر عمویش را بکشد] گفتند: [سبحان الله] عجبا و در آن روز عقل ما با ماست؟ فرمود: خیر؛ عقل مردم آن زمان از آنها سلب میشود و تا این حد که بیشتر شما میپندارند بر چیزی هستند در حالی که بر هیچچیز نمیباشند.»
شرح حدیث: در این حدیث صحابی بزرگوار ابوموسی اشعری (رضی الله عنه) خبر میدهد که رسول الله (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «پیش از قیامت، غوغا و هرجومرج میشود؛ يعنى قبل از قيامت در ميان مردم غوغاى زيادى برپا مىشود. ابوموسى گفت: اى رسول خدا چه کشمکش و حرجی است؟ گفت: كشتن و کشتار است. برخی از مسلمانان از کیفیت وقوع کشتن و کشتار در آخرالزمان پرسیدند: «ای پیامبر خدا ما الان در یک سال بسیاری از مشرکان را داریم میکشیم، آیا منظور شما این است؟ و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: «کشتن مشرکین مراد نیست، بلکه مقصود این است که مسلمانان یکدیگر را میکشند.» یعنی مقصود از کشتار و کشتن این است که مسلمانان بدون رعایت و توجه به حرمت خون، یا حرمت دینی و یا خویشاوندی، یکدیگر را میکشند. فتنه تا جای میرسد که شخص همسایه، پسر کاکا و صاحبان قرابت و خویشاوندان خود را میکشد. برخی از مردم از روی تعجب و شگفتی گفتند عاقلی این رفتار را انجام نمیدهد. فرمود: ای پیامبر خدا عقلهایمان با ما در آن روز نمیباشند؟ پیامبرﷺ فرمود: «خیر، خرد و عقل اکثر وقتها سلب میشود» یعنی: در آن روزها عقل با شما نمیباشد و عقل بسیاری از مردم سلب میشود و احتمال دارد مراد این باشد: خردمندان در این زمان کم میشوند؛ مردمان بیهوده که عقل و خرد ندارند، جانشینشان میشوند؛ یعنی مردمان بیعقل و نادان و نفهم و بیدرک در میانشان زیاد میشود و در روایت دیگر است: گمان میکنند و میپندارند بر چیزی هستند و در واقع بر هیچچیز نیستند. یعنی آنها فکر میکنند که بر حقاند و یا بر آگاهی و دانشاند و در حالی که چنین نیستند.
ابوموسی اشعری (رضی الله عنه) میفرماید: سوگند به خدا، یعنی به خدا سوگند «فکر میکنم به من و شما برسد.» یعنی بیشتر فکر میکنم، به احتمال زیاد این فتنه ما را فراخواهد گرفت و در آن فرومیافتیم و سوگند به خدا از آن ورطه اگر گرفتار شدیم، چنانکه پیامبرمان وعده داد، راه برونرفت و مخرج نداریم جز اینکه خارج شویم از فتنه و شر همانگونه که داخل شدیم، یعنی راه برونرفت از آن این است که در شر آن فتنه نیفتیم. در روایتی آمده است: نه خونی را بریزیم و نه مالی را به ناحق بگیریم و هیچ التماسی برای ریختن خون معصوم و گرفتن مال بدون حق نداشته باشیم و در روایت دیگر پیامبرﷺ به ابوذر (رحمةالله) از مثل این فتن خبر میدهد و امر میکند بر هر شخص مسلمان لازم است خانۀ خود را مدیریت کند و در کشتن شرکت نکند و اینکه برای کسی که ارادۀ قتل او را دارد، تسلیم شود تا قاتل تمام گناه و معصیت را به دوش بکشد.
۲_ در نص حدیث هشدار از فتنههایی است که در آخر زمان و پیش از قیامت به وقوع میپیوندد، طوری که امروز درجهان اسلام و کشورمان واقع هستیم.
۳_ در نص حدیث سلامت از فتنۀ آخرالزمان منوط به تمسک جستن به اوامر الهی و پیامبرﷺ و عدم اشتراک در کشتن مردم است.[6]
۴_ از واجبات شرعی، گرفتن دست مظلوم و نجات ملت است و ملت مظلوم در کشور به خون غنوده در ورطه و منجلاب هلاکت فرورفته است و متأسفانه این مجریان فاجعه، مسبب این فتنۀ سوزندۀ امتاند؛ این دینشعاران و مدعیان اسلاماند که فتنهگری دارند.
سوم: تربیتی
_ میآموزیم: پیام اصلی حدیث نبوی هشدار از فرورفتن جامعۀ اسلامی در جنگهای بیهدف است. جنگهای قومی، پروژهای، نیابتی، سبب اصلی تباهی ملک و ملت ما گردیده است و حرکتهای اسلامی بازیچۀ دست دشمنان اسلام و انسانیتاند. لازم است بیدار شویم و در برابر فتنهها مقاومت کنیم و ملت را نجات دهیم. «لَيَأْتِيَنَّ عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يَدْرِي الْقَاتِلُ فِي أَيِّ شَيْءٍ قَتَلَ وَلَا يَدْرِي الْمَقْتُولُ عَلَى أَيِّ شَيْءٍ قُتِلَ»
_ از حدیث مبارک دانستیم جنگجو همیشه در پیروی از رهبر خود میجنگد و کورکورانه میجنگد و هیچ نمیداند پشت پرده کیست و آیندۀ جنگ به کجا میرود وبه نفع چه کسانی تمام میشود و مصالح خود، ملت و امت را درک نمیکند، ما شاهد هستیم در مملکتمان چه جریان دارد و بالای مردم مظلوم چه روزی است. «لَيَأْتِيَنَّ عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يَدْرِي الْقَاتِلُ فِي أَيِّ شَيْءٍ قَتَلَ وَلَا يَدْرِي الْمَقْتُولُ عَلَى أَيِّ شَيْءٍ قُتِلَ»
_ از پیام حدیث نبوی دریافتیم: میکانیزم پدیدآمدن روزگاری که قاتل نداند چرا کشته است و مقتول نداند چرا کشته شده است، هرجومرج است. هر جامعهای که بدون رهبری دینی واحد باشد و در آن هر شخص یک مفتی باشد، فتوای مرجع معلوم نباشد، حتماً دچار هرجومرج خواهد شد. در چنین جامعهای جنگهای بیهدف و فتوای انتحاری بهوجود خواهد آمد. «فَقِيلَ كَيْفَ يَكُونُ ذَلِكَ قَالَ الْهَرْجُ، الْقَاتِلُ وَالْمَقْتُولُ فِى النَّارِ»
_ کثرت فرقهها، کثرت احزاب، کثرت مذاهب و نحلهها، نمادهای هرجومرجاند. در یک جامعه هرقدر تشتت و پراکندگی دینی وجود داشته باشد، به همان اندازه زمینه و بستر هرجومرج بهوجود خواهد آمد. «فَقِيلَ كَيْفَ يَكُونُ ذَلِكَ قَالَ الْهَرْجُ، الْقَاتِلُ وَالْمَقْتُولُ فِى النَّارِ»
_ از این حدیث نبوی میآموزیم: در نص حدیث شگفتانگیزی و اعجاز را نیز در خود نهفته دارد. آنچه به عنوان فتنه، اضطرابآور، کشمکش و نزاع در جامعۀ امروز داریم، پیامبر (صلی الله علیه وسلم) از آن خبر داده است. این یک هشدار است که باید از آن جلوگیری کرد و نباید گذاشت که فرقهها، مذاهب و حرکتهای اسلامی مجری هرجومرج و فتنهها باشند. «فَقِيلَ كَيْفَ يَكُونُ ذَلِكَ قَالَ الْهَرْجُ، الْقَاتِلُ وَالْمَقْتُولُ فِى النَّارِ»
پرسش اساسی روزگار ما
آیا درک کردیم گروههای اسلامگرا برای کی و برای چه میجنگند و چرا ملت مسلمان را سلاخی میکنند؟ آیا جز همین فتنه چیز دیگری میتواند باشد؟ آیا راه نجات از وضعیت هرجومرج وجود دارد یا اینکه آن هرجومرج را که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم) پیشبینی کرده بود، وضعیت محتوم و سرانجام حتمی امت اسلامی است؟ ابداً! مبارزه و مقاومت فرض است.
[1] – صحیح مسلم ، ج8 ص 183 شماره: 7488.
[2] – تفسیر وسیط: سید محمدطنطاوی ج1 ص 3453 .
[3] – احزاب: 67.
[4] – الکبائر: محمد بن عبد، ج 1 ص 96.
[5] – مسند احمد،ج42 ص 409، 19636 . تعليق شعيب الأرنؤوط: إسناده صحيح رجاله ثقات رجال الشيخين غير أسيد بن المتشمس فمن رجال ابن ماجة و هو ثقة.
[6] – الموسوعه الحدیثیه.