مولوی حبیبالله حسام
خدا ذات خود را بخاطر ریشه کن شدن ستمگران ستایش میکند. مطابق سنت ثابت الهی ستمگران به سبب ستمگریشان از صفحه هستی ریشه کن و نسل در نسل نابود میشوند. این سنت در نظام بشری جاری است. از سوی دیگر نابود سازی ستمگران چنان اهمیت داشت که خداوند ذات خود را مورد ستایش، تقدیر وتجلیل قرار میدهد:
فَقُطِعَ دَابِرُ ٱلْقَوْمِ ٱلَّذِينَ ظَلَمُوا۟ ۚ وَٱلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلْعَـٰلَمِينَ
[بدین ترتیب] نسل ستمکاران ریشهکن شد، و ستایش تنها پروردگار جهانیان را سزاست [که با نقمت و نعمت مردمان را تربیت میکند، و روی زمین را از فساد ظالمان پاک میسازد] الأنعام, آیه ۴۵
ربط به گذشته:
“و به این ترتیب جمعیت ستمکاران ریشه کن شد، و نسل دیگرى از آنها به پا نخاست”[فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذِینَ ظَلَمُوا]
از آنجا که خداوند در به کار گرفتن عوامل تربیت در مورد آنها هیچ گونه کوتاهى نکرده است، در پایان آیه میفرماید: “ستایش و حمد مخصوص خداوندى است که پروردگار و مربى همه جهانیان است.” [وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ]
این جمله نشانهی آن است که قطع ریشه ظلم و فساد و نابود شدن نسلى که بتواند این کار را ادامه دهد، چنان اهمیتی دارد که جاى شکر و سپاس است.
تفسیر تطبیقی وپیام های تربیتی:
یکم) سنت ثابت الهی:
در این آیه کریمه خداوند (ج) انسان را هشدار میدهد، میآموزاند و پرورش می دهد که:
ظلم در عالم دوام ندارد خواه بهنفس باشد خواه بهغیر، خداوند ظالمان را از صفحه زمین تا آخرین دانه برمىچیند. یک نفر را نیز باقى نمىگذارد که مردم پیروى آنها را نمایند. چون هلاک اعداء خدا و اعلاء کلمه حق و خلاصى اهل ایمان از شرّ و فساد آنها از مواهب الهیّه و جاى حمد و ثنا است. از مراجعه بهتواریخ معلوم مىشود که طوایف ستم پیشگان بکلّى منقرض و نابود شدند.
دوم) ستمگری اثر جامع دارد
الف: باورمند باشیم، ستم، ماندنى نیست، روزی چراغش خاموش وقصرش فرو میریزد، (فَقُطِعَ)
ب: میآموزاند، در واقع ظلم پدیدهای است که در نسل هم مؤثر است. (دابِرُ) و ریشهاش را میخشکاند.
سوم) انقراض ونابودى ستمگران
مطابق سنت ثابت خدایی نابودی ستمگران حتمى است، (فَقُطِعَ دابِرُ ) دنبالهای است که از پی چیزی میرسد. معنای آیه چنین میشود که هلاکت و نابودی همه اهل و تبار ستمکاران را فرا گرفت. از آنان هیچ اثری باقی نگذاشت. یا احدی از آنها نجات نیافت و این هم به سبب ظلمشان بود. یعنی ظلمشان باعث شد که خدای تعالی آنها را محکوم به هلاکت کند و نسلشان را براندازد، چنانکه در جای دیگر میفرماید: فَهَلْ تَرَىٰ لَهُم مِّن بَاقِيَةٍ
“آیا باقیماندهای از آنان را میبینی؟ ” حاقه، آیه ۸
بدون شک در تاریخ اقوامى بودهاند که هیچ اثرى از آنان نیست.
چهارم) ظلم تمدن سوز است:
یا “ظلم تمدّنها را ریشهکن میکند.” وقتیکه یک قوم به سبب ظلم وفساد از زمین برچیده میشود، دستآوردهای علمی، فرهنگی و تمدنیاش نیز با آن یکجا میسوزد و نابود میشود. ستمگران مدنیتها را میسوزانند، بهطوریکه ما انسانها به وفور شاهد ملتکشی و تمدنسوزی بودهایم و هم اکنون نیز هستیم. چه بسیار مدنیتهای بزرگ و شهرهای عظیم که توسط ظالمان حریق شده است.
پنجم) بیتوجهّی خود ظلم است
خداوند(ج) برای وقتیکه مسوولین جامعه و مردم در برابر هشدار خدا و پیامبران الهی به عواقب ستمگری و ستم پروری بىتوجّهى میکنند، میفرماید:
فَلَمَّا نَسُوا۟ مَا ذُكِّرُوا۟ بِهِۦ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَٰبَ كُلِّ شَىْءٍ حَتَّىٰٓ إِذَا فَرِحُوا۟ بِمَآ أُوتُوٓا۟ أَخَذْنَـٰهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ
هنگامی که آنان فراموش کردند آنچه را که بدان متذکّر و متّعظ شده بودند [چون آزمون ناداری و بیماری کارگر نیفتاد، آزمون دیگری جهت بیداری ایشان به کار بردیم و] درهای همه چیز [از نعمتها] را به روی ایشان گشودیم، تا آن گاه که [کاملاً در فراخی نعمت غوطهور شدند و] بدانچه به ایشان داده شد، شاد و مسرور گشتند [ بادهی ثروت و قدرت ایشان را گرفت و سرمست و مغرور شدند و ناشکری کردند و] ما به ناگاه ایشان را بگرفتیم [به عذاب خود مبتلا کردیم] و آنان مأیوس و متحیّر ماندند. [ به سوی نجات راه نبردند.]
ششم) نابودی بیسبب نیست
بدون اتمام حجت خداوند متعال ظالم را نابود نمیسازد: “هنگامی که آنان فراموش کردند آنچه را که بدان متذکّر و متّعظ شده بودند” (و آزمون ناداری و بیماری کارگر نیفتاد — فَلَمَّا نَسُوا۟ مَا ذُكِّرُوا۟ بِهِ}
هفتم) رفاه زیاد زمینه سازظلم
گاهى رفاه فراوان، زمینهى ظلم است، فرمود:
فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَٰبَ كُلِّ شَىْءٍ…
[آزمون دیگری جهت بیداری ایشان به کار بردیم و] درهای همه چیز [از نعمتها] را به رویشان گشودیم تا آن گاه که [کاملاً در فراخی نعمت غوطهور شدند و] بدانچه به ایشان داده شد، شاد و
مسرور گشتند [بادهی ثروت و قدرت ایشان را گرفت. سرمست و مغرور شدند و ناشکری کردند] ما به ناگاه ایشان را بگرفتیم [و به عذاب خود مبتلا کردیم] و آنان مأیوس و متحیّر ماندند [و به سوی نجات راه نبردند] {أَخَذْنَـٰهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ}
هشتم) تقدیر و سپاس
میآموزاند که ظلم پدیده زشت وقبیح است و نابود کردن ستمکار، کارى پسندیده است، خداوند متعال ذات خود را به دلیل ریشه کن شدن ستمگران ستایش کرد:{والحمدللَّه}
نهم) درس شکر
هنگام نابودى ستمگران، باید خدا را شکر کرد، چنانچه خداوند متعال تقدیر وتجلیل کرد، {فَقُطِعَ دَابِرُ ٱلْقَوْمِ ٱلَّذِينَ ظَلَمُوا۟ ۚ وَٱلْحَمْدُ لِلَّهِ }
دهم) مربی ستمگران
از تجارب علمی واجتماعی و آموزه های دینی نشان میدهد، هلاکت ظالمان، عامل تربیت دیگران است. زیرا تربیه و پرورش ربانی و رحمانی پروردگار جهانیان، حیات طیبه و زندگانی پاک و خالی از شرارت، فساد و تبهکاری بود {وَٱلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلْعَـٰلَمِينَ} تربیه دیگران بود که ستمگران را در لبهی پرتگاه قرار داد و ریشه کن ساخت. امروز در گوشه گوشه جهان ستمگران بیداد میکنند، این دردها را امت اسلامی و تمام بشریت با جان و پوست خود احساس مینمایند. برنامههای ویرانگر، امتسوز و تمدنبرانداز در اقصی نقاط جهان جاری و ساری است. از دست ستمگران و طواغیت یکسره بشریت در ماتم است. فرزندان جاهل مسلمان در قفس دامداری و استخباراتی دشمنان بشریت و در حریم دستگاه توطئه مبارزه میکنند.
در واقع در راه تحقق اهداف دشمن فعالیت دارند. آنها از پیکر بشریت و از طریق ظلم، بیعدالتی و نفاق که آرمان دیرینه دشمنان است تغذیه میشوند. هستند انسانهای باشرف که به طمع و خوف در سلسله شرارت شریکاند، بی خبر از اینکه سنت ثابت و قطعی الهی ریشه کن ساختن ستمگران است و روزی به این گرفت خدا مثل اقوام ستمگر گذشته، رسیدنی هستند.
بی تردید طالبان در کشور ما در ۲۷ سال همین مسیر را پیمودند و حتما خداوند روزی به حسابشان رسیدگی خواهد کرد. حسن خاتمه بحث را به یک آیه کریمه که هم بشارت و هم تخویف می باشد پایان میدهیم؛
إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا ۗ وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ
” مگر کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و خدا را بسیار یاد کردند، و بعد از آن که ستم دیدند، انتقام گرفتند [و با شعر خود از اسلام و مسلمین دفاع نمودند] و کسانی که ستم کردند، بهزودی خواهند دانست به چه بازگشتگاهی باز میگردند.
و ما ذالک علی بعزیز/تفسیر: تربیتی و تطبیقی/حبیبالله حسام مهاجر/جمعه ۶ حوت ۱۴۰۰ خورشیدی
منابع:
تفسیر
۱. جارالله زمحشیری
۲. ابن کثیر
۳. طبری
۴. رازی
۵. روح المعانی