نویسنده: مولوی حبیب الله حسام مهاجر  

  آیۀ منتخب:[ 45، 46، 47 سورۀ انفال]
احکام و دستوراتی که عامل جلب نصرت الهی و سبب پیروزی و فتح مسلمانان مبارز، در میدان مبارزه با دشمنان می‌گردد و نیز دورنمای روشن مبارزان را تضمین و بیمه می کند، خدای متعال آن عوامل و اسباب را در آیه های ذیل قاعده‌وار، تعلیمانۀ  و برنامه شده، منظم برای تعلیم و تربیه مجاهدین و مبارزین راه حق پیشکش می‌نماید.
بی‌گمان شرایط و زمینه‌های فوز و رستگاری در راه رسیدن به مقصد متعالی در رهنمایی و تعالیم ربانی نهفته است که قرآن آن را بیان می‌کند و عمده‌ترین راز و اسرار پیروزی مبارزان مسلمان را در قوت صف و تجهیزات مادی نمی‌داند؛ بلکه در فربه ساختن و برجسته نمودن صفات ایمانی، معنوی و تربیت نفسانی می‌داند که هر یک از مجاهدین مخلص طبق آن آراسته و مزین باشند و در پیروی کتاب خدا و سنت نبوی خود را با سلاح ایمان، تقوا، التجا، نیایش، مناجات و ذکر، صبر و استقامت، اتحاد و اتفاق مجهز می‌سازند، تا وعدۀ خدای متعال در پیروزی این جهان، فلاح و رستگاری در آخرت محقق و میسرشان گردد ” تا رستگار گردید”. { لَّعَلَّكُمۡ تُفْلِحُونَ}.
خداوند متعال در کتاب روشنگر خود برای مبارزان راه اسلام از برنامه و نظامنامۀ رمزگشایی و رهنمایی می‌کند که اسرار رستگاری در آن مضمر است، جماعت و سازمان باید خود را به این نظامنامه عیار بسازد تا شرائط جلب رحمت و نصرت الهی مساعد گردد و مطابق و عدۀ الهی ظفر و فتح، و رستگاری برای ایشان در دنیا و  آخرت محقق می‌گردد و پروردگارجهانیان دستورالعمل، راهکار و برنامه را این گونه بیان می‌کند:

 الف: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ} انفال: 45.
ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! هنگامی که (در میدان نبرد) با گروهی رو به رو می‌شوید، ثابت قدم باشید! و خدا را فراوان یاد کنید، تا رستگار شوید!

ب:  {وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ} انفال: 46.
ترجمه: و (فرمان) خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید! و نزاع (و کشمکش) نکنید، تا سست نشوید، و قدرت (و شوکت) شما از میان نرود! و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است!

ج : {وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ خَرَجُوا مِن دِيَارِهِم بَطَرًا وَرِئَاءَ النَّاسِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ} انفال: 47.
ترجمه: و مانند کسانی نباشید که از روی هوی پرستی و غرور و خودنمایی در برابر مردم، از سرزمین خود به (سوی میدان بدر) بیرون آمدند؛ و (مردم را) از راه خدا بازمی‌داشتند؛ (و سرانجام شکست خوردند) و خداوند به آنچه عمل می‌کنند، احاطه (و آگاهی) دارد!
آیات کریمه در حقیقت نظامنامۀ جنگ آوران مسلمان را تدوین نموده است و نخست از بعد تعلیماتی صف مبارزان مسلمان را توضیح و تشریح می‌کنیم؛ تا این‌که با بصیرت و آگاهی کامل از هدف، مقصد، برنامۀ مبارزاتی خویش و دشمن، با سلاح عقیده، علم و درک عالی تجهیز وتعلیم یافته شوند؛

تعلیمات‌نامۀ آیه اول:
  این آیات محکمات قرآن‌کریم هستند، دارای معنای واضح و روشن می‌باشند؛ چهار حکم و یک نتیجه را در دستور کار مبارزان مسلمان قرار می دهد. بی‌تردید یک جماعت و سازمان مجاهد، مبارز و داعی الی الله لابد دارای صفات برجسته معنوی باشد، تا حقیقتًا به آن توصیف مزین و آراسته باشد که مورد قبول و حمایت الهی و جامعۀ ایمانی قرار گیرد.
سازمان پرچم‌دار داعیۀ اسلام، فرض است با صفات معنوی  و نفسانی ربانی مجهز، مسلح و تربیه یافته باشد. صفات ربانی که بر نفس انسان مبارز و مجاهد رسوخ می‌کند؛ ایمان راسخ و عمیق، درک دقیق و فهم صحیح از اسلام، هدف و برنامۀ مدون فکری و عملی در مبارزه استقامت پایدار در میدان کار زار با تعلق محکم با الله متعال و تشخیص و تثبیت موقعیت، توانای، پلان، برنامه و اهداف دشمن مجهز باشد.
لشکر جنگ‌جو در  میدان جنگ تغذیه روحی و تجهیز معنوی می خواهد تا سنگردار خوب و شکست ناپذیر باشد.
تعلیمات‌نامۀ قرآنی و رفتار پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله وسلم مفردات ذیل را معرفی می کند:
کثرت ذکر الله متعال که شامل این موارد می شود؛ نیایش، التجا، تواضع و عاجزی و مخلصانه به درگاه پروردگار جهانیان و امید قوی به نتیجه مبارزه که پیروزی در دنیا و فلاح در آخرت باشد، اعضای سازمان به آن معتقد و  مجهز می باشند!

  1. تعلق محکم ایمانی با خدا:
    تعلیمات ایمانی صف در حدی رشد نماید که با ایمان راسخ و عمیق به الله متعال و پیغمبرﷺ مجهز باشند که مستحق ندای ذات الرحمن الرحیم گردند! «یَأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوۤا۟ » ” ای مومنان !” ای اهل الله و ای امت برگزیدۀ پیغمبر الهی!
  2. دشمن شناس دقیق:
    در دشمن شناسی، تشخیص و تثبیت دقیق صف مقابل که این‌ها کیستند؟ چه هدف دارند؟ برنامه و امکانات شان چیست؟! ایجاب می کند، تعلیمات ویژه و تخصصی یافته باشند؛ «إِذَا لَقِیتُمۡ فِئَةࣰ»
  3. استقامت حقیقی :
    مبارزان؛ با اراده آهنین ایمانی و سرشار از انگیزه برای استقامت پایدار وخستگی ناپذیر در میدان مبارزه مجهز و مسلح باشند؛ «فَٱثۡبُتُوا۟»
  1. زیادت ذکر خدا:
    مبارزان؛ با زبان ذاکر و قلب متوکل به پروردگار جهانیان خود را مجهز می‌سازند؛ «وَٱذۡكُرُوا۟ ٱللَّهَ كَثِیرࣰا»
  1. امید قوی به پیروزی:
  2. رمزگشایی از صندوق اسرار پیروزی در دنیا و رستگاری در آخرت به عملی ساختن چهار مساله فوق ارتباط محکم و قطعی دارد و بدون تحقق آن‌ها محقق نمی‌شود، به تحقق آن مبارز حتما معتقد باشد؛«لَّعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ» .

  تعلیماتنامۀ؛ آیه دوم:
این آیات از محکمات قرآن‌کریم است و معنی و مقصد آن واضح و آشکار است؛ سه حکم ایجابی آیه کریمه: اطاعت از خدای متعال، اطاعت ازپیامبرخداﷺ، صبر و استقامت  در راه خدا که در هر سه حکم، رمز پیروزی نهفته است و مهمترین آن حفظ اتحاد صف می‌باشد که به اطاعت خدا و پیامبر و صبوری اعضای سازمان بستگی دارد، یعنی؛ حفظ اتحاد صف مبارزان در پیروی قرآن و سنت توسط صابران میسر است و حکم سلبی آیه؛ اجتناب از نزاع و نفاق در داخل جامعه و صف مبارزان  است که موجب هلاکت ونابودی سازمان می‌گردد!

  نظام‌نامه و تعلیمات‌نامۀ آیه کریمه مشخص می نماییم:

  1. فرضیت اطاعت از خدا:
    از خدای متعال فرمان ببرید- قرآن‌کریم را به‌عنوان برنامه کامل زندگانی در تمام حوزهای کاری نصب العین خویش قرار دادن است! (وَأَطِيعُوا اللَّهَ)
  1. فرضیت اطاعت از پیامبر خدا:
     حکم فرضیت اطاعت از پیامبرمکرم، درتبعیت سنت آن حضرت به عنوان مصدر دوم وحیانی، اعتصام و التزام نمودن وعمل کردن است! ( وَرَسُولَهُ )
  1. حرمت کشمکش خودی:
     حکم انتفای اختلاف و نزاع ( کشمکش ) در میان صف و جماعت از ضرورت های یک سازمان اسلامی است زیرا که اختلاف به نفاق می‌کشد، سبب اضمحلال  جماعت می‌شود، و قدرت ( وشوکت) جماعت از میان می‌رود! در حقیقت دوری از هدایت و ارشاد اسلام ( قرآن وسنت) به نزاع و نفاق داخلی جماعت می‌کشد و در خسران دنیا وآخرت می‌مانند! «وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ»

نتیجه کشمکش:الف: باز دارندگی و قدرت دفاع و ثبات را از دست می دهید در نظر دشمن بی‌اهمیت و بی‌ارزش می‌شوید و دشمنان با جسارت به شما حمله‌ور می شوند: «وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا»  و نزاع (و کشمکش) نکنید، تا سست نشوید.

ب: داشتن قدرت و شوکت به مصالح جامعه و سازمان اسلامی است و زمانی که شوکت و قدرت را از دست داد دشمن از این فرصت به‌خاطر نابودی‌تان تلاش و کوشش می‌کند: «وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ» و قدرت (و شوکت) شما از میان نرود!

  1. فرضیت صبر در مبارزه:
     «وَاصْبِرُوا» “در راه خدا صبر و استقامت کنید!” فرضیت صبر از حکام باطنی و نفسی بر انسان مومن است، بی‌گمان رمز پیروزی در صبر و شکیبایی شما مضمر است، بدون صبر از این دشوار گذر مبارزه در برابر دشمن عبور کردن، و رسیدن به منزل مقصود، کار دشوار و ناممکن است و لابد به فریضۀ لزوما عمل شود! إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ» ” و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است!” بدون شک، نتیجۀ عمل به « محکمات قرآن‌کریم که به عنوان نظام‌نامۀ مبارزاتی یاد کردیم: در حقیقت رمزگشایی از اسباب جلب رحمت، نصرت و حمایت الهی در پیروی از چهار دستور فوق، خصوصا در هنگام جهاد و مبارزه در راه خدا جل جلاله است که در یک صف منسجم و متحدانه انجام می‌دهند و همۀ رنج‌ها را صبورانه تحمل می‌کنند، بی‌گمان نصرت و حمایت الله متعال را از آن خود ساختند و به کمال پیروزی رسیدند!

 تعلیمات‌نامه؛ آیۀ سوم:

  اول: محرمات عملی و اخلاقی
آسیب شناسی نظام تعلیمی و تربیتی اسلام، دارای اهمیت خاص و خیلی ضروری است، دو بیماری نفسانی ( کبر و ریا)  به‌حیث بیماری نفسانی عملا  در انسداد راه خدا از مومنان که از عقیده کفری، شرکی و نفاق منشاء گرفته است به عنوان خصوصیات برجستۀ دشمنان خدا و امت، در برابر مبارزان مومن، شناسایی و تثبیت شده است و لزوما مبارز درک نماید، به زوال و شکست آن توجه کند؛ می فرماید: {وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ خَرَجُوا مِن دِيَارِهِم بَطَرًا وَرِئَاءَ النَّاسِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ}[٨:٤٧]
ترجمه: و مانند کسانی نباشید که از روی هوی پرستی و غرور و خودنمایی در برابر مردم، از سرزمین خود به (سوی میدان بدر) بیرون آمدند؛ و (مردم را) از راه خدا بازمی‌داشتند؛ (و سرانجام شکست خوردند) و خداوند به آنچه عمل می‌کنند، احاطه (و آگاهی) دارد!

  1. حرمت کشور گشایی:
    خداوند ذوالجلال مسلمانان را از صف آرایی به هدف کشورگشایی و سلطه جویی منع می‌کند و  از محرمات شرعی می‌شمارد و اگر گروهی انجام دهد در مشابهت با مشرکین قرار می‌گیرند که از طرف پروردگار جهانیان مردود است، فرمود: « وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ خَرَجُوا مِن دِيَارِهِم بَطَرًا … » ” و مانند کسانی نباشید که از روی هوی پرستی و غرور و خودنمایی در برابر مردم از سرزمین خود به (سوی میدان بدر) بیرون آمدند” حکم در منع خروج برای کشورگشایی و انکشاف سرزمین‌ها واضح است، مثل؛ مشرکین که در بدر بیرون شدند، علت منع حکم معلوم است که این‌ها برای سلطه‌جویی، کبر- پامال کردن حقوق خدا و مردم، مانور خود نمایی و ایجاد مانع برای مسلمانان است !
  1. حرمت کبریایی:
      باریتعالی رفتار و مبارزۀ متکبرانه و استکباری را از محرمات شرعی می‌خواند زیرا که حقوق الله جل جلاله و حقوق مردم پامال و از حقوق‌شان محروم می‌شوند، فرمود: « وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ خَرَجُوا مِن دِيَارِهِم بَطَرًا … » “و مانند کسانی نباشید که از روی هوی پرستی و غرور و خودنمایی در برابر مردم از سرزمین خود به (سوی میدان بدر) بیرون آمدند”.
    امام راغب رحمه الله می‌فرماید: “«بطر»  حالتی خاصی است که انسان را به استفاده بد از نعمت می‌کشاند، به ادای حق نعمت ضعیف و ناتوان اند و در راه غیر مقصود دلیرانه به مصرف می رسانند”. یعنی «بطر» نوعی از کبر و غرور است که نعمت خداوند متعال را وسیلۀ نارضایتی او قرار می‌دهند و حال متکبرانۀ نفسانی دارند، پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم، آیه کریمه را تفسیر و تبین می‌کند و می‌فرماید:

6776 –  «إن الله جميل يحب الجمال الْكِبْرُ بَطَرُ الحق وَغَمْطُ الناس» (مسلم ، والترمذى عن ابن مسعود) « پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرمود: خداوند متعال به یقین که زیبا است و زیبایی را دوست دارد».

 هر چه کبر «بطر الحق» یعنی: در تداوم ثروت و یا سایۀ ثروت و قدرت، دست به سرکشی و طغیان و غرور می‌زند، حقوق پروردگار و حقوق مردم را پامال و نادیده می‌گیرد متکبر است.

«وَغَمْطُ الناس» یعنی: مردم را تحقیر می‌نمایند و بازیچه قرار می‌دهند از حقوق شان محروم می سازند و مانع دست یافتن به حقوق مردم می شوند، نزد متکبران مردم و حقوق شان به برگ کاه، ارزش ندارد و علاوه تلف آن، لذت می برند و معیشت فاخرانه می‌نمایند.

  1. حرمان متکبر از رحمت و جنت الهی:
    17690- « لا يدْخُلُ الجنةَ مَنّ كان في قلبه مثقالُ حبَّة من كِبْر” به جنت داخل نمی شود کسی که در قلبش به اندازه دانۀ از خردل کبر باشد”.
    (أبو يعلى ، والطبرانى ، والحاكم ، والبيهقى فى شعب الإيمان ، والضياء عن عبد الله بن سلام . الطبرانى عن ابن عباس . هناد ، وأحمد ، والطبرانى عن ابن عمرو)
  1. متکبر در جنگی با خدا:
    پیامبراکرم «صلی الله علیه وسلم» تکبر و کبریایی انسان را نسبت به خالق و مخلوق جنگ با پرودگار می‌خواند: قال رسولُ الله -صلى الله عليه وسلم- : « قال الله العزِّ إزارَهُ ، والكبرياءُ رداؤُه ، فمن ينازعني عذَّبتُهُ » مسلم.
    ترجمه: خداوند متعال فرمود: عز و عظمت ازارمن، و کبریائی چادر من است، پس هرکس در این دو صفت با من نزاع و کشمکش نماید، محکوم به عذاب شدید نمودمش.
    تطبیق این روش درکشور ما به وضاحت دیده می‌شود، مدعیان دین و شریعت از تمام منابع مردمی و مالی برای سلطه‌جویی و تحریم حقوق دیگران، ظلم و استبداد بهره کشی‌کردند، هرآن مصروف نقض حرمت و کرامت انسانی و بی‌عدالتی، سلب آزادی و اختیار مردم هستند و هر لحظه به جان، مال و آبروی مردم تعرض و تجاوز صورت می‌گیرد و از سوی دیگر اسلام و شریعت الهی مورد ملامت قرار می‌گیرد نه ستم‌گران شرور، استفاده جویان سلطه‌گر و فساد پیشه‌گان متکبر و مغرور!
    بعد از پیروزی مجاهدین و فتح کشور به دست مردم مجاهد دست به سلاح بردن و حمله بر مردم کابل از مشرقی و جنوبی و ایجاد تحریک طالبان مسلح بر ضد مردم مجاهد جز همان مطلب و مقصد کشور گشایی و فتنه سلطه‌جویی قومی دیگر مقصد و مرامی نداشت در طی سی‌سال تمام مردم مسلمان را کشتند، بستند، سلاخی و مهاجر ساختند!
  1. حرمت ریا / خودنمایی:
    ریاء از مصدر رأی گرفته شده است، به معنای: قول و یا فعل که در او قصد و اخلاص لله نباشد و مقصدش تنها تظاهر و جلب ستایش مردم باشد.
    پروردگار جهانیان خود نمایی و ریا کاری را از صفات زشت و خبیث درونی و نفسانی انسان می‌شناسد و از این‌که به مصالح و خیر انسان نیست از محرمات شرعی قرار داده است: « وَرِئَاءَ النَّاسِ» بخاطر خودنمایی مردم به میدان جنگ می‌روند.  در منع ریاء جهت خود نمایی و مانور جبابریت؛ از روی خودنمایی و ریاکاری در برابر مردم از سرزمین خود به میدان نبرد بیرون آمدند، مثل؛ مشرکین از مکه به نبرد بدر آمدند و امثال آن؛ هرکس چنین کند از زمره مشرکین در صفات شریک و همسو هستند.
  1. حرمت باز داشتن از راه اسلام:
     تمام انواع و اشکال مانع تراشی برای ورود به اسلام و یا مانع پذیرش، ورود دیگران به اسلام و اخلال‌گر عمل به اسلام شوند و به هر وسیلۀ که باشد از محرمات شرعی شمرده است و در هر زمان اسباب و سائل باز دارندگی در برابر اسلام و انحراف جامعۀ اسلامی متفاوت بوده و اکنون اشکال مختلف به خود گرفته است .
    حکم منع مانعان راه اسلام از روی دشمنی به اسلام و رسالت؛ «وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ » و (مردم را) از راه خدا بازمی‌داشتند؛ (و سرانجام شکست خوردند) و باید بدانیم این صفات مشرکین، کفار و منافقان است، مبارزان مومن بر عکس آن عمل می‌نمایند!
  1. حرمت مشابهت با کفار:
     کسانی‌که برای خودنمایی و هواپرستی وانسداد راه اسلام به کار زار بر آمدند و یگانه مقصد شان سلطه جوی و غلبه بر مردم است که مانند کفار و مشرکان به میدان نبرد و جنگ می روند، مرتکب بزرگترین گناه و جنایت می‌شوند از طرف باریتعال هشدار و تخویف داده شد: « وَاللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ» ” و خداوند به آن‌چه عمل می‌کنند، احاطه (و آگاهی) دارد!”
    و این صفات هفتگانه از صفات برجستۀ کافران، مشرکان، منافقان وطغیان گران شرور در زمین می باشد و الله متعال به تمام اعمال شان آگاه واحاطه دارد واز اداره ملک آن خارج نیستند؛ و خداوند به آنچه عمل می‌کنند، احاطه (و آگاهی) دارد!) و اضح شد که مشابهت با کفار از محرمات شرعی است، خصوصا در صفاتی که در بالا ذکر شد و مسلمان در عقیده، عبادت، عمل، اخلاق، سیاست و معاملات مثل مشرکان و مشابه مشرکان و کافران نباید باشند که به مقصد و اهداف مقدس شرعی و مصالح مردم خود نمی رسند هرگز!

نظام‌نامه تربیتی آیۀ کریمه:
 جامعۀ اسلامی لابد باپرورش قرآنی و مدرسۀ نبوی آراسته می‌شود که جامعه اسلامی نامیده می‌شود و از خاک به افلاک عزت و معنویت، نام و نشان، فر و شکوه می‌رسد، مقوله طلائی امام مالک رحمه الله مدعای ما را قوت و استحکام می‌بخشد، فرمود: (لا يَصلُح آخر هذه الأمة إلا بما صلُح به أولها) ” هرگز آخر این امت اصلاح نمی‌شود مگر به چیزی که اول این امت به آن اصلاح شد”. [موسوعة الدین النصیحة ج1 ص 17]
به اثر اطاعت از قرآن‌کریم و تبعیت از پیغمبر اکرم ﷺ این سعادت نصیب جامعۀ آن روز شده بود و بدون شک این برنامه و روش نجات بخش ظفر یاب شدنی است و پیروان خود را مثل مسلمانان صدر اول به منزل مقصود می‌رساند.

  1. ندای توصیفی به مومنان از جانب الله جل جلاله صورت گرفته، واضح ساخت از میان افراد جامعه بشری خطاب برای اهل ایمان دارد و همان ایمان عمیق به الله و پیامبر او است:  {یَأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوۤا۟} “ای کسانی‌که به خداوند و پیامبر ایمان آورده اید!”

– اگر با دقت خاص یک نگاه قلبی به صدا خداوند متعال داشته باشیم، در این صدا نوازش، تقدیر، تمجید و ستایش مومنان از طرف باری تعالی است و بالتبع رسالت ایمانی و مقتضیات ایمان از سرتعظیم و بندگی به صدای پروردگار، در ایجابت، طاعت، استقبال و تمجید است و مسلمان از دل و جان زمزمۀ لبیک یارب را سر می دهد و نداء الرحمن را به جمله های؛ سمعنا و اطعنا، صدقنا و سلمنا ایجابت می نماید، آی پروردگارا صدایت را که شایستۀ جلال و عظمت تان است؛ باگوش قلب شنیدیم، ایجابت کردیم، تسلیم شدیم واطاعت نمودیم . این تربیه ربانی، قرآنی و مکتب نبوی است.

  1. تربیه دشمن شناسانه؛ { إِذَا لَقِیتُمۡ فِئَةࣰ} جماعت تربیه یافته مکتب اسلام، در وقت مقابله با گروهی از دشمن معلوم الحال باهدف مقدس می رزمد، و برای هدف غیرشرعی، مجهول و دشمن نامعلوم هرگز نمی‌رزمد، مومنان آگاه شکار توطیئه دشمن نمی‌شوند و در مسیر روشن و هدف مقدس مبارزه می‌کنند.
  2. تربیه یافتگان اسلام، باصبر و ثبات محکم و شکست ناپذیر نفسانی در میدان مبارزه مجهز می‌باشند و همه سختی‌ها و دشواری‌ها را به ثابت قدمی طی طریق می‌کنند؛ { فَٱثۡبُتُوا۟ }.
  3. تربیه یافتگان مکتب اسلام با ذکر زبانی و تصدیق قلبی جهت تحکیم رابطه به الله جل جلاله مجهز و ممارست می‌داشته باشند؛ { وَٱذۡكُرُوا۟ ٱللَّهَ كَثِیرࣰا } پروردگار خویش را به کثرت ذکر می‌کنند و ذات باری تعالی را یک لحظه از یاد نمی‌برند و به آن ذات ذوالجلال التجا، توکل و تکیه می‌نمایند و تعلق اصلی را با خداوند محکم و گرم می داشته باشند و از اسباب با درستی استفاده می‌نمایند!
  4. تربیه یافته‌گان مکتب قرآن و سنت نبوی به نتیجه مبارزه خود از جانب خدای متعال امیداواراطمینان دارند که بی‌تردید وعده‌اش محقق می‌شود و مومن مبارز به زحمت و عمل خود تکیه نمی‌کند و تکیه به نصرت و رحمت موعود الهی می‌نماید و مطمینا بعد از این مرحله فلاح و رستگاری دنیوی و اخروی نصیب شان می‌شود {لَّعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ} فلاح؛ عبارت از فتح و نصرت دنیا و جنت در آخرت است.
  5. تربیه یافتگان قرآن؛ حکم و داعیۀ پروردگار خود را با تار و پود خود عجین می‌سازند و از آن فرمان می‌برند؛ «وَأَطِيعُوا اللَّهَ » ” و از خدا فرمان برید” زمزمه کنان می گویند: پروردگارا باجان و دل قبول داریم و از آن فرمان می‌بریم!
  6. تربیه یافته‌گان مدرسۀ نبوی؛ حکم و داعیه پیروی از پیامبر ﷺ را به جان و دل ایجابت می‌کنند و هیچ‌کس را عزیزتر و دوست داشتنی تر شایسته پیروی از آن نمی‌شمارند؛ «وَرَسُولَهُ » “و از پیامبرش اطاعت کنید “
  7. تربیه یافته‌گان مکتب قرآن؛ باپیروی از قرآن و سنت اتحاد و اتفاق را محکم حفظ می‌کنند و از نزاع و کشمکش اجتناب می‌نمایند تا شوکت و عظمت‌شان بماند و نابود نشود، و تا بازیچۀ دشمنان و افسانۀ باز ماندگان نشوند؛ «وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ»
  8. تربیه یافتگان مدرسۀ قرآن؛ در تمام مجالات زندگی و دشواری ها کارنامۀ صبورانه دارند و باصبر از سختی ها عبور می‌کنند تا به مقصد متعالی می‌رسند؛« وَاصْبِرُوا»
  9. تربیه یافتگان مکتب اسلام در مبارزه بسیار صبور اند، خدای متعال از کارنامه صابران حمایت همه جانبه نموده و اعلان هم‌سوی و همسنگری باصابران می نماید؛ «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ» معلوم می شود در صبر تلخ چه لذت ها و شیرینی ها نهفته است!
  10. تربیه یافته‌گان قرآن و سنت؛ از بیماری‌های نفسانی چون کبر، ریا، بدپنداری دین و دینداران و از ایجاد موانع و مزاحمت در راه خدا اجتناب و پرهیز می‌نمایند؛ «وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ خَرَجُوا مِن دِيَارِهِم بَطَرًا » این موارد از صفات برجسته مشرکان، منافقان شرور و فساد پیشه می‌باشد و راه مبارزان مسلمان یک مسیر رحمانی و نورانی است.
  11. پرورش یافته‌گان قرآن و سنت؛  می دانند بیماری ریاء شرک خفی است و عمل مورد نظر را نابود می‌کند و مخلصانه از آن پرهیز می‌کنند؛ «وَرِئَاءَ النَّاسِ »
  12. فرزندان پرورش یافتۀ اسلام؛ متدین و حامی دین و اهل دین می‌باشند و موانع را از سر راه دینداری بر می‌دارند و اخلال نمی‌کنند، زمینه ساز بندگی و دینداری، اهل نصرت و حمایت دین اسلام و دین داران می باشند؛ «وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ»
  13. مسلمان پرورش یافتۀ ای اسلام؛  مراقب افکار و اعمال خود می باشد که خدای متعال به تمام اعمال و افعال انسان نظارت و مراقبت دارد و درج اعمال نامه‌اش ساخته است، به یقین روزی به حسابش رسیدگی می کند؛ « وَاللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ»

راهکار های مدیریتی و سازمان دهی جامعۀ رستگار

   خداوند دریک ندای همنوای با مومنان  که از عقیده خاص ایمانی و توحیدی برخواسته و از فراز عرش پروردگار صدا ستایش و نوازش‌ی مومنان سر داده شد – برای پیروزی و سعادت جامعۀ اسلامی، نظام نامه و برنامه می‌دهد، با این برنامه رابطۀ مومنان مبارز با پروردگار استوار می‌ماند و بصیرت دشمن شناسی و آسیب شناسی بهتر و کامیاب می‌داشته باشند.

  احکام فکری و عملی که آموزنده و سازنده است برای انسان مبارز و داعی الزامی است که در دستور کار قرار می‌دهد؛ هنگام مقابله و مبارزه و در میدان‌های کارزار مرتب به آن عمل می‌نماید، با این ویژگی‌ها دژ تسخیر ناپذیر در مقابل دشمن می گردد، البته بیش‌ترین این صفات معنوی و قلبی می‌باشد که به ریاضت و ممارست دوامدار به دست می‌آید و انسان را در رسیدن به مقصد بدون شک کمک می‌کند. اگر این موارد را دسته بندی نماییم بهتر خواهد شد؛

جماعت ایمانی:
تشکیل جماعت ایمانی؛ از ندای توصیفی الله جل جلاله  است که به بخشی از اعضای جامعه بشری می‌آموزد و یکی از اسرار مهم میان آفریدگار و بندگان مومن را رمزگشایی می‌کند و هم‌چنان مشخص می‌سازد، اهل ایمان توحیدی؛ یگانه صنفی از میان تمام اصناف بشر است که اهل الله و دوستان مورد قبول و حمایت پروردگار متعال اند، درک می کنیم بسیار با مهربانی و لطف رحمانی می‌فرماید: (یَأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوۤا۟) “ای کسانی‌که ( به الله متعال و پیامبرش ) ایمان آورده اید”،  در این ندای رحمانی دو رابطه وجود دارد؛ یکی رابطۀ ایمان به الله متعال و دوم رابطۀ ایمان و تصدیق رسالت محمدﷺ و از این دو رابطه صدای همنوا و نوازندۀ رب العلمین برای مومنان مخابره و خطاب می‌شود که در واقع اعلان همسویی وهماهنگی معبود را با عابد نشان می‌دهد و این توصیف به‌خاطر استقرار توحید در برابرکفار است، در میدان کارزار این برنامه پشتوانه و از اسباب پیروزی و فوز کامل می گردد و جامعۀ ایمانی همان جامعۀ اسلامی است که به محور ایمان، توحید، پیروی پروردگار و پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم  شکل یافته است و محکم، استوار و خلل ناپذیر در اتکای جماعت ایمانی و متحد قرار دارد.

   دشمن شناسی:
برنامۀ دشمن شناسی؛ مبارزان راه خدا عزوجل مکلف اند و ماموریت دارند به صورت دقیق دشمنان خود را بشناسند و از اهداف و برنامه‌های دشمن آگاهی کامل داشته باشند و می‌فرماید؛ هنگامی که با برخی از دشمنان روبرو شدید (إِذَا لَقِیتُمۡ فِئَةࣰ ) برنامه این اولی است که دشمن را بشناسید و تشخیص دهید که گروه مقابل عبارت از گروه جنگی کفار به ضد اسلام و مسلمانان است،کیستند، چه برنامه، هدف و امکانات دارند، البته این برنامه در جایگاه خود، فرض و ضروری می‌باشد، معلوم می‌شود هیچ جنگ مقدس و مشروع نیست جز با کفار حربی و یا ظالمان و متجاوزان که جهاد و دفاع مقدس در برابرشان فرض می‌گردد.

   خودشناسی:
 برنامۀ خود شناسی؛  در این آیۀ کریمه به وضاحت تبلور یافته است، و آن برنامۀ ثابت قدمی در میدان پیکار با دشمن است، می‌فرماید؛ “باثبات و استقامت باشید” ( فَٱثۡبُتُوا۟ ) ثبات و استقامت در دعوت و جهاد بدون جبن، ترس، عدم فرار و عقب نشینی از میدان به فعالیت ادامه می‌دهند. هم‌چنان صبر، ثبات و استقامت در راه مبارزه و جهاد فی سبیل الله از اسباب نصر و فتح است و این صفات از امور معنوی، قلبی و تربیت نفسانی انسان مومن می‌باشد که قبلاً مجاهدین به آن مزین و مسلح می‌گردد .

   خدا محوری:
داشتن برنامۀ خدا محور؛ بدون حمایت و نصرت خدای متعال پیروزی برای مسلمانان همیشه دشوار وحتی ناممکن است و یگانه راه ظفر یافتن به دشمنان قدرت مند، برنامه خدا محوری می‌باشد که خدای متعال در میدان کار زار با دشمن، برنامه می‌دهد؛ ” خداوند جل جلاله را به کثرت بدون وقفه یاد کنید” ( وَٱذۡكُرُوا۟ ٱللَّهَ كَثِیرࣰا ) از لحاظ روحی و روانی نیاز اولی وبنیادین مجاهدین در میدان جهاد و مبارزه تدارک پناه‌گاه استوار و محکم و قدرت مند معنوی و ایمانی است و در عالم هستی برای انسان یگانه قدرت بی‌همتا پروردگار جهانیان است و برنامۀ ربانی در این کار ؛ ذکر ، دعاء والتجا به الله متعال معرفی شده است و به کار گیری و عملی سازی برنامۀ خدا محورانه، ضروری و فرض جهادی است، و جهاد مشغول کننده‌ترین مصروفیت است، اما ذکر الله متعال نه تنها رخصت نشده، بلکه حکم کثرت و دوام بدون وقفه به آن داده شده است، و ذکر الله جل جلاله در هر زمان خصوصاً هنگام مقابله با دشمن از اسباب فوز و پیروزی است و مسلمًا ذکر خدا از امور زبانی، قلبی و تربیتی است که هر داعی، مصلح و مجاهد به آن التزام واستمرا داشته باشند و در انجام به موقع آن مثل نماز غفلت ننمایند که حمایت خداوند را از دست می دهند به شکست جبران ناپذیر مواجه می شوند!

   وحدتگرایی:
قرآن کریم دست انسان را می گیرد و پا به پای انسان رهنمایی و دستگیری می‌کند و این‌جا می بینم؛ برنامه و راه‌کار حفظ اتحاد، ضد نزاع و نفاق، برنامۀ صبر و کنترل نفس و راهکاری که موجب حمایت همه جانبۀ الله متعال برای مبارزان می شود اراء می کند!

  خدای متعال از طبیعت و سرشت درونی و غرائز انسانی بندگان خود آگاهی کامل دارد و برای حفظ فر و شکوه صف مبارزان نیاز به انسجام و حفظ اتحاد و همبستگی در برابر دشمن دارند و راهکار حفظ اتحاد صف را به معرفی گیرد؛
الف:  ” و از الله جل جلاله، فرمان برید و اطاعت کنید” {وَأَطِيعُوا اللَّهَ ) مسلما در پیروی کتاب الله متعال و رعایت این برنامه، صف متحد را برای مسلمانان تضمین و بیمه می‌سازد و اسباب اختلاف از بین می‌رود!                                                                                                                                                        ب: ” و از پیامبر خدا اطاعت و پیروی کنید” ( وَرَسُولَهُ ) در پیروی سنت نبوی اتحاد حفظ می‌شود و اسباب نفاق و نزاع از میان میرود!
ج: ” و نزاع نکنید (وَلَا تَنَازَعُوا) مسلما کسانی از قرآن کریم و سنت نبوی پیروی نکنند به فتنۀ نزاع و کشمکش وارد می شوند که سبب سست و بی حال شدن صف مسلمانان می گردد؛ نزاع و کشمکش نکنید که سبب فروپاشی و شکست‌تان می شود؛ (و فَتَفْشَلُوا )  ونزاع نکنید که قدرت شما از میان نرود؛ (وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ )   البته این دشوار گذارها بدون صبر و استقامت و پایداری ممکن نمی‌باشد، خداوند می فرماید: ” و صبر و استقامت کنید (وَاصْبِرُوا )

   نتیجه گیری :
تمام احکام و دستورات قرآنی و نبوی که برای انسان مکلف برنامه‌وار داده می‌شود، موعود به نتیجۀ دنیوی و اخروی هستند و در آیۀ کریمه فوق نتیجۀ موعود به برنامه را اعلان می‌کند، ” تا رستگار شوید!” ( لَّعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ) خداوند جل جلاله، نتیجه خطاب و احکام پنجگانۀ مرتبط به موضوع فوق را بعد از عملی نمودن، بیان می‌فرماید: بی‌گمان شما به فلاح دنیوی ( عزت، فتح و نصرت ) و رستگاری اخروی ( جنت با نعمت هایش و رضای الهی ) رسیدنی هستید در صورتیکه موافق برنامه عمل کنید!
در نتیجه رعایت حکم و راهکار عملی پروردگار، ( اطاعت خدا وپیروی  پیامبر مکرم، صبر و استقامت، اجتناب از نزاع و نفاق ) ، خوش‌بختان و زهی سعادت که مسلمانان از عنایت رحمت خاص الهی که نصرت و حمایت آن ذات باشد، برخورد می‌شوند ؛ (إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ)

   قرآن کریم به عنوان کتاب هدایت و برنامه زندگانی، از  دست مبارزان مسلمان می‌گیرد و به میدان پیکار نرم افزاری و سخت افزاری همراهیی می‌کند و می‌خواهد لزوما این برنامه را عملی سازید:

یکم: اجتماع و صف ایمانیی خدا پسند تشکیل دهید؛ ( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا )
دوم: دشمن شناس باشید، مبارزه در تاریکی، جهالت، بی‌بصیرتی، بی علمی و بی صبری نکنید؛ ( إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً )
سوم: در میدان پیکار و مبارزه و سنگرحق با انگیزه، ثابت قدم و استوار باشید: ( فَاثْبُتُوا )
چهارم: در میدان مبارزه رابطۀ تعبدی را با ذکر و نیاش پروردگار مستمر حفظ نمایید؛ ( وَاذْكُرُوا اللهَ كَثِيرًا )
پنجم: امید تان را از وعدۀ موعود الهی را در میدان کار زار قطع نکنید، محقق می‌شود؛ ( لَّعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ)
ششم: در میدان مبارزه وکارزار از قرآن کریم هدایت بگیر و پیروی کنید؛ ( وَأَطِيعُوا اللَّهَ)
هفتم: سنت نبوی را در میدان مبارزه الگو قرار داده و از آن پیروی کنید؛ ( وَرَسُولَهُ )
هشتم: در حین مبارزه و کار زار دعوتی و جهادی نزاع نکنید؛ ( وَلَا تَنَازَعُوا )
نهم: بیدار باشید که نزاع نفسانی شما را سست می‌سازد و شکست می‌خورد؛ ( فَتَفْشَلُوا)
دهم: حساس و فعال معنی دار باشید که نزاع فر و شکوه و قوت شما را می برد؛ (وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ )
یازدهم: برای حفاظت از شر نفس، بهترین راهکار صبر و استقامت پایدار است؛ ( وَاصْبِرُوا )
دوازدهم: آگاه باشیم که رحمت خاص و نصرت خدا در عمل کردن به برنامۀ الهی است؛ (إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ}
دوازدهم: برای استکبار و کشورگشایی از سرزمین‌تان خارج نشوید؛ (وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ خَرَجُوا مِن دِيَارِهِم بَطَرًا )
سیزدهم: برای خود نمایی و ریاکاری از وطن خود بیرون نشوید که به نفع شیطان و زیان دنیا و آخرت‌تان تمام می شود؛ (وَرِئَاءَ النَّاسِ)
چهاردهم: هیچ‌گاه برای مزاحمت، انسداد و ایجاد مانع برای مسلمانان در راه اسلام تلاش نکنید؛ ( وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ)
پانزدهم: همیشه مراقب هشدار پرودگار خویش باشید که تمام رفتار، کردار و نیات باطنی شما را زیر نظارت و مراقبت دارد و از گرفت و مواخذۀ آن نجات یافتنی نیستید؛ ( وَاللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ) و این قسمت آیه کریمه برنامه‌ها و احکام فکری، عملی ، اخلاقی و سیاسی را تضمین می‌کند که اجرائی شود و به غفلت گرفته نشود!

ربنا تقبل منا انک انت السمیع العلیم

پاره‌ی  از برداشتم از قرآن‌کریم

پیمایش به بالا