مروارید های قرآنی؛ تسلط ظالم بر ظالم حتمی است!

نویسنده: مولوی حبیب الله حسام مهاجر

آیۀ منتخب در این بحث آیۀ 129 سوره انعام است
سنت و عادت الله بر این امر جاری است، زمانی‌که ظالم بر حقوق پروردگار و مردم تجاوز و تعدی می‌کند و مردم را از حقوق‌شان محروم می‌سازد و حق پروردگار را نادیده می‌گیرد، پروردگار مطابق سنت خود ظالم دیگری به‌سزای عمل آن ظلم مسلط می گرداند، و توسط این ظالم، زشت‌ترین عذاب را می بیند و با زشت‌ترین شر و فتنه گرفتارش می‌گردد و از خیر و کار نیکو باز می‌دارد، بدترین عذاب را از دست ستم‌گر می چشد، باری تعالی  این سنت قائم بر جهان بشریت را در آیۀ کریمه بیان کرد:

﴿وَكَذَٰلِكَ نُوَلِّى بَعْضَ ٱلظَّـٰلِمِينَ بَعْضًۢا بِمَا كَانُوا۟ يَكْسِبُونَ﴾ الأنعام آیه 129.
ترجمه: بدین‌سان برخی از ستم‌گران را نظر به آنچه می‌کردند، بر برخی (دیگر ) چیره می سازیم.

پیام های تربیتی:
بخاطر کشف معنا و مقصد باری تعالی و تعین مصداق‌ها از عهد نزول تا امروز و فردا در عمل کرد امت ها، اقوام و مردمان جهان به شهادت قصص قرآنی و اخبار سنت نبوی، بیان تاریخی و مشاهدات زندۀ معاصر دیدیم و خواندیم، گروه‌های ستم‌گر در دنیا به چنگ ستمگران مثل‌شان گرفتار و عذاب شدند، برای فهم مطلوب از بحث مفاهیم و مطالب زیر را در محور آیه به بحث و بررسی می‌گیریم!

  1. هشدار اخروی:
     همان گونه (که ستم‌گران، در این جهان پشتیبان یک‌دیگر و رهبر و راهنمای هم هستند، در جهان دیگر نیز آنان را به یک‌دیگر وامی‌گذاریم ) برخی از ستم‌گران را همنشین برخی دیگر می‌گردانیم، و این به خاطر اعمالی است که (در جهان گذران) انجام می‌داده‌اند.
  2. ستمگر همدم ستمگر است:
    «نُوَلِّی»: دوست و یاور می‌سازیم. سرپرست و پیشوا می‌کنیم. «نُوَلِّی بَعْضَ»: ستمگران را همدم و همنشین یکدیگر می‌سازیم. در این جهان، ستم‌گرانی را بر ستم‌گران دیگری مسلّط می‌نمائیم و امارت می‌بخشیم، موافق این مطلب؛ نفس‌های خبیث یار و مددگار نفس‌های خبیث می شوند.
  1. سزای شهروندان ظالم:
      امام رازی در تفسیر کبیر می فرماید: آیه دلالت می‌کند بر این موضوع؛ تا زمانی‌که جامعه و شهروندان ستم‌گر باشند، بی‌گمان خداوند متعال ظالم مانند ایشان را برای‌شان مسلط می سازد، اگر می‌خواهند از شر و ظلم، حاکم ظالم در امان شوند، ظلم را ترک نمایند و به اساس احترام، تامین حقوق همه‌گان و تحقق عدالت رفتار نمایند!
  1. حاکم ظالم عمل شهروندان ظالم اند:
    هم‌چنان آیه به این موضوع دلالت دارد؛ مردم و جامعه بدون زعیم و حاکم نمی باشد، زمانی که پروردگار اهل ظلم  و ستم را بدون تسلط حاکم ظالم نمی‌گذارد، بی‌گمان شهروندان اهل صلاح و نیکوکاری را بدون امیر صالح و مصلح که صلاح را در جامعه تقویت و گسترش بدهد به طریق اولی نمی‌گذارد، برای‌شان حاکم عادل و دادگستر و خیرخواه فراهم می‌سازد.
  2. صلاح جامعه در گروه حاکم عادل است:
    امام در تفسیر کبیر نقل نموده است؛ علی رضی الله عنه فرمود: مردم به صلاح نمی‌رسند؛ مگر توسط زعیم و حاکم عادل و فرمود: «راه ها امن می شود، برای عبادات و بندگی، اقامه نماز و ادای حج فرصت مساعد می گردد.»
  3. دو‌لت‌داری مسولیت است:
    وعن أبي ذر رضي الله عنه قال قلت يا رسول الله ألا تستعملني قال فضرب بيده على منكبي ثم قال «يا أبا ذر إنك ضعيف وإنها أمانة وإنها يوم القيامة خزي وندامة إلا من أخذها بحقها وأدى الذي عليه فيها ». مسلم
    ترجمه: از ابی‌ذر رضی الله عنه روایت است، گفتم ای پیامبرخدا آیا مرا به کاری نمی‌گمارید؟ فرمود؛ با دستش بر شانه‌هایم زد، باز فرمودند: « ای ابی‌ذر به یقین که شما ضعیف هستید، مسولیت حکومتی امانت است و در روز قیامت رسوای و پشیمانی دارد، مگر کسی که مستحق آن باشد و حق مسولیت را به‌جا و ادا نماید.»
  4. شهروندان در گرو اعمال خویش اند:
    در تفسیر رازی و کتاب توبه مالک بن دینار،  روایت است؛ 101 – حدثنا إسماعيل بن إبراهيم ، قال : حدثني صالح المري ، عن مالك بن دينار ، قال : « قرأت في الحكمة أن الله يقول : أنا الله مالك الملوك ، قلوب الملوك بيدي ، فمن أطاعني جعلتهم عليه رحمة ، ومن عصاني جعلتهم عليه نقمة ، فلا تشغلوا أنفسكم بسب الملوك ، ولكن توبوا إلى أعطفهم عليكم»
    ترجمه: مالک بن دینار فرمود: « در حکمت خواندم، خداوند متعال می فرماید: من الله جل جلاله، صاحب پادشاهانم، دل‌های پادشاهان به دست من است، کسی مرا اطاعت نماید پادشاهان را بر ای‌شان رحمت  می گردانم، و کسی بر من عصیان نماید پادشاهان را بر ای‌شان عذاب می گردانم، دلهای‌تان را به دشنام، لعن و نفرین پادشاهان مشغول نگردانید، و لاکن به‌سوی من بازگشت و توبه نمایید، پادشاهان را برای‌تان مهربان ترین‌ها می‌گردانم.
  5. جزا موافق عمل: قول خداوند متعال، علت این جز را بیان می کند: { بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ } یعنی: مسلط می‌گردانیم، برخی ظالمان را بر برخی دیگر به سبب این‌که این ظالمان پیشۀشان ستم‌گری و ظلم بود و مراد این‌که جزا از جنس عمل است. به قول مولانای بلخی:
    از مکافاتِ عمل غافل مشو
    گندم از گندم بروید جو ز جو
  1. تطبیق میان رخ‌داد ها:
    تفسیر سعدی تنفیذ سنت الهی را تفسیر می کند:  ﴿وَكَذَٰلِكَ نُوَلِّي بَعۡضَ ٱلظَّٰلِمِينَ بَعۡضَۢا بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ﴾ و همچنان‌که یاغیان جن و تسلط آنان ‌را بر د‌وستان انسی خود‌شان حاکم نمود‌ه‌ایم که گمراه‌شان کنند و پیمان د‌وستی و اتحاد‌ را ‌به سبب تلاش و سعی‌شان د‌ر ایجاد این حاکمیت و د‌وستی و اتحاد‌ـ د‌ر میان‌شان منعقد کرد‌ه‌ایم، به همان شیوه یکی از سنت‌های ما این است که برای هرستم‌گری‌، یاوری همانند‌ او قرار ‌د‌هیم که او را به‌سوی بد‌ی می‌کشاند‌ ‌و بر انجام گناه و معاصی تحریک می‌کند‌ ‌و او را نسبت به خیر بی‌علاقه می‌نماید‌.
  1. در حقیقت ظلم ظالم بر نفسش است:
     و این از عقوبت‌های بزرگ خد‌ا است که د‌ارای اثری زشت و خطرناک است. و گناه برعهد‌ۀ ستمگر است؛ زیرا اوست که زیان‌ را بر خود‌ وارد‌ ساخته، و بر خود‌ جنایت کرد‌ه است، ﴿وَمَا رَبُّكَ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِيدِ﴾ و پرورد‌گارت بر بند‌گان ستم نمی‌کند‌.
  1. حق‌تلفی موجب عذاب است:
    از این‌روی هرگاه بند‌گان ستم و فساد‌ کنند‌ و حقوقی‌ را که خد‌اوند‌ بر آن‌ها واجب گرد‌اند‌ه است، انجام ند‌هند‌، خد‌اوند‌ ستم‌گرانی ‌را بر آن‌ها مسلط می‌گرد‌اند‌ که بد‌ترین عذاب ‌را به آن‌ها می‌رسانند‌ و از روی ظلم و ستم، چند‌ین برابرِ حقوق خد‌ا و بند‌گانش‌ را که ضایع کرد‌ه‌اند،‌ از آن‌ها می‌گیرند‌، بد‌ون این‌که ‌برای عذاب و ظلمی که از سوی ستم‌گران به آنان می‌رسد‌ـ هیچ پاد‌اشی د‌ر روز قیامت به آنان د‌اد‌ه شود.
  1. شهروندان صالح مستحق حاکمان صالح اند:
    همان‌طور که بند‌گان اگر صالح و د‌رست‌کار باشند‌، خد‌اوند‌ مسؤولین و سران آن‌ها را صالح، و آن‌ها را پیشوایان د‌اد‌گر و عاد‌ل می‌گرد‌اند‌، نه سرد‌م‌د‌اران ستم‌گر و ظالم پسند.
  1. امام ابن کثیر می فرماید:
    “معنی آیۀ کریمه چنین است: همان‌گونه که مسلط نمودیم این زیان مندان انسی را که این‌ها همان گروهی اند که جن فریب‌شان داده بود، هم‌چنان فته شدۀ جن اند را از طریق انس این همان طائفۀ هستند فریفته جنیات شدند.
    هم‌چنان با ظالمان تعامل می‌کنیم، برخی ظالمان بر برخی دیگر برای سزای ظلم‌شان مسلط می‌کنیم، ظالم را توسط ظالم هلاک می‌سازیم، توسط برخی از برخی دیگر ستم‌گران انتقام می‌گیریم به‌خاطر سزای ظلم، طغیان، تجاوز و فسادشان”.
  1. فضیل بن عیاض رحمه الله فرمود:
    “زمانی‌که دیدید ظالم از ظالم انتقام می‌گیرد، ایستاد شوید با تعجب و  شگفت این منظر  و نمایشنامه را  ببینید و تماشاه کنید”.
  1. طنطاوی در وسیط می فرماید:
     آیۀ کریمه برای ما رویداد و نمایشنامۀ را  از زندگی امت‌ها و اقوام‌های گذشته به تصویر می‌کشد در حقیقت ظالمان بر ظالمان تسلط می یابند، در مواردی با همدیگر هم‌کاری می‌کنند، به مشترکات که در فساد، معصیت، اهداف شر و طغیان که در طبیعت‌شان آمیخته است باهم در پیش دارند، امتی که به اساس عدل و انصاف رفتار ندارد، بلکه با روح ستم‌گری و تجاوز پرورش یافته است، حکام شان به طبیعت این‌ها عادت گرفتند زیرا که در جامعۀ که مردم و شهروندانش به‌خاطر تامین حق، به عدالت و شجاعت خو گرفتند، ممکن نیست ظالم دوام و بقا داشته باشد.
  1. هشدار بر ظالمان:
    در حقیقت آیۀ کریمه ظالمان را تهدید می‌کند و از آینده و بازگشت بد فرجام هشدار می‌دهد و اگر از ظلم و ستمگری دست نکشیدید فرجام نا میمون در پیش دارید.
  1. صلاح جامعه در تربیۀ سالم است:
     لازم است مردم و حاکم به اساس عدل و انصاف، رعایت حق خدا و مردم خو بگیرند، تربیت شوند و به اساس مصالح رفتار نمایند تا از خطر عذاب توسط سلطۀ ظالمان در امان بمانند.
  1. تصویری از عواقب ستم‌گران :
    سپس همۀ کسانی‌ از جن و انس ‌را که از حق روی‌گرد‌اند‌ه و آن ‌را رد‌ کرد‌ه‌اند،‌ سرزنش نمود‌ه، و اشتباه آنان ‌را بیان می‌نماید‌، پس بد‌ان اعتراف می‌کنند‌. بنابراین فرمود‌: ﴿يَٰمَعۡشَرَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ أَلَمۡ يَأۡتِكُمۡ رُسُلٞ مِّنكُمۡ يَقُصُّونَ عَلَيۡكُمۡ ءَايَٰتِي﴾ ای گروه جن و انس! آیا پیامبرانی از شما نیامد‌ند‌ که آیات واضح و روشن ما‌ را که د‌ر آن امر و نهی، خیر و شر و وعد‌ و وعید‌ به صورت مشروح بازگو شد‌ه است، برای شما بازگو کنند‌؟

﴿وَيُنذِرُونَكُمۡ لِقَآءَ يَوۡمِكُمۡ هَٰذَا﴾ و شما را از رسید‌ن‌تان به این روز برحذر د‌ارند‌؟ و طریقۀ نجات یافتن از این روز را به شما بیاموزند‌؟ و به شما بیاموزند‌ که رست‌گاری و موفقیت د‌ر پیروی کرد‌ن از د‌ستورات خد‌ا و پرهیز ازآنچه او نهی کرد‌ه است، می‌باشد‌؟‌و به شما بیاموزند‌ که بد‌بختی و زیان د‌ر ضایع کرد‌ن د‌ستورات و نواهی خد‌ا است؟

پس آنان اعتراف کرد‌ند، ﴿قَالُواْ شَهِدۡنَا عَلَى‌ٰٓ أَنفُسِنَاۖ وَغَرَّتۡهُمُ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا﴾ و می‌گویند‌: آری! ما علیه خود گواهی می‌د‌هیم. و زند‌گی د‌نیا و زیبایی‌ها و زخارف و نعمت‌های آن، آنان‌ را فریب د‌اد، و به آن آرامش پید‌ا کرد‌ند و از آن راضی و خشنود شد‌ند و آنان ‌را از [یاد] آخرت مشغول د‌اشت.

﴿وَشَهِدُواْ عَلَى‌ٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَنَّهُمۡ كَانُواْ كَٰفِرِينَ﴾ و آنان علیه خود‌ گواهی می‌د‌هند‌ که کافر بود‌یم. پس حجت خد‌ا بر آنان اقامه شد‌ه ‌و د‌ر این هنگام هرکس و حتی خود‌شان می‌د‌انند‌ که خد‌اوند‌ د‌ر مورد‌ آن‌ها به عد‌الت رفتار می‌نماید‌.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

پیمایش به بالا