نسیم عطر آگین جهادی، حکایت از معلم گل محمد خان

مولوی حبیب الله حسام مهاجر:

نگاه مومنانه به قیادت جهاد، بسیار آموزنده و سازنده است، انسان‌های جهادگر و مجاهد اکثرا روزگار و دوران جهاد را مقدس می‌دانند و تمام تلاشها و رنج های خود را عبادت در راه خداوند و اسباب رضا و رهسپاری به جنت الفردوس می‌شمارند و به آمر، فرمانده، مجاهد، عمله، خدمه، و همه فعالین جهاد حتی اسپ‌های که در خدمت جهاد بودند به دیده قدر می‌نگرند و از همه مهم این‌که از آمر صاحب شهید احمدشاه مسعود، اطاعت می کردند و اطاعت شان را تبعیت از شریعت میدانستند.

چنانچه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) در باب اطاعت از پيشوا و رهبر فرمود:
1257- «عَنِ ابْنِ عُمَرَ رَضِیَ اَللهُ عَن‍ْهُمَا  عَنِ النَّبِيِّ  ﷺ  قَالَ: «السَّمْعُ وَالطَّاعَةُ حَقٌّ مَا لَمْ يُؤْمَرْ بِالْمَعْصِيَةِ، فَإِذَا أُمِرَ بِمَعْصِيَةٍ فَلا سَمْعَ وَلا طَاعَةَ»». (بخارى: 2955)

 «عبد الله ‏بن عمر رَضي اللَّه عنهما روایت می‌كند كه نبی ‏اكرم ﷺ  فرمود: «شنیدن سخنان رهبر و اطاعت از دستورات او مادام كه امر به معصیتی نكرده باشد، لازم است. پس هرگاه، امر به معصیتی كرد، نباید سخنانش را شنید و از دستوراتش، اطاعت كرد».

یقیناً عام و خاص مردم مجاهد به امیرشان  شوق و محبت می ورزیدند و در راه خدا از هیچ‌گونه ایثار وقربانی دریغ نمی‌کردند، به نام آمرصاحب و مجاهدین مهر ومحبت مشتاقانه داشتند و هرگونه بدبینی و بدگویی را تحمل نمی‌کردند پاسخ و انتقامش را می‌گرفتند، تا این‌جا که رسیدیم و هستیم طبق نظام و سنت خداوندی هر ذی‌نفس چشنده مرگ است، هر روز از گلستان سبز جهاد و مکتب داران راستین ومتعهد به اسلام به دست فرشته اجل چیده می‌شوند، به دار بقا می روند و احسرتا که آهسته آهسته دیگر این مفاهیم رنگ می بازد و به تاریخ سپرده می شود و آن سوز ایمانی و آن شوق جهادی و آن زمزمه‌های دل انگیز اسلامی دارد چهره عوض می‌کند، دیمکراسی، حقوق بشر، حقوق زن، جندر( تساوی حقوق زن ومرد)  ودیگر تحفه‌های منحوس غرب جایگزین می شود!. اکنون قصه بجایی رسیده که همه آثار، غنایم و دست آوردهای مادی ومعنوی که رنج مایه‌ای یک ملت و خون بهای چند میلیون شهید و معلول و معیوب بود قاچاق شد نسل سوم جهاد شاهد هیچ میراثی نمی باشند، حتی میراث دولت اسلامی که بانک نوت، پرچم، سرود، نصاب تعلیمی و تحصیلی بود، نابود گردید و در تمام دوایر دولتی آثار جهادی را نماندند، باشیطنت مسخ کردند، فصل جدید را ناسخ فصل جهاد ومقاومت نمودند و از تاریخ و تعامل سیاسی، اجتماعی، علمی و فرهنگی انسلاخ و حذف نمودند، با انقطاع فصل جهاد دیگر نسل‌های آینده از رشادت، قربانی شهدای راه خدا و مجاهدان راستین ومتعهد چیزی نمیدانند!!، میدانیم به دلیل انحراف یک عده بزرگان مجاهدین و توطئه‌ی بزرگ استعمار و حامیان سفاک شان جهاد و مکتب داران جهاد را در کوره استبداد ذوب نمودند و به مسخ قدسیت آن تلاش و هزینه هنگفت کردند و اکنون توسط غلام‌های بی‌خاصیت شان ادامه دارد گاهی به جهاد و مجاهد وگاهی به اسلام سبوعانه میتازند و بی شرمانه به قربانی‌های ملت بزرگ ستیزه می نمایند و اکنون گوشه‌ای از این مکتب انسان ساز جهاد را زیر عنوان (نسیم عطرآگین جهادی) گل افشانی نموده تا از محبت، وقار، صلابت، سلوک مومنانه وکریمانه امارت جهادی الگو بگیریم و به آن وفا کنیم، این امر بزرگ را از زبان مجاهد وارسته، کدر دانا، آگاه و از سابقین و اولین مجاهدین و صاحب سِر و اسرار امور اطلاعاتی آمرصاحب شهید، ریس صاحب معلم گل محمد خان بیان می نماییم ایشان به قلب مملو از محبت و اخلاص حکایت را این‌طور شروع کردند:
در زمان دولت اسلامی، فهیم خان، رئیس عمومی امنیت ملی دریک جلسه روسای امنیت که حدوداً تعداد ما به چهل نفر میرسید تقریباً نیم از کارمندان حکوت‌های سابقه و نیمی دیگر از مجاهدین حضور داشتیم که مارشال محمد قسیم فهیم مرحوم طی سخنرانی و مطالب رهنمودی در نقطه رسید گفت: برای ما مجاهدین خداوندج آمرصاحب را عمر دراز نصیب کند که بیش از خداوند از آمرصاحب میترسیم کارهای خلاف نمی‌کنیم همه تکان خوردیم، به تعقیب فرمود بخاطری‌که خدا صاحب غفور و رحیم است، اما آمرصاحب یک خلاف کاری و غلطی و بی نمازی را ببینید چنان نفرت پیدا می‌کند که دل انسان از زندگی سیاه میشود.
همین قصه همیشه در حافظه‌ام بود که واقعاً آمرصاحب چنین اثر را در خود سازی و بازدارندگی مجاهدین از انحرافات داشتند تصویر برداری‌مان از دوران مقدس جهاد یک مجاهد شجاع، وارسته وپیوسته باخدا، بر یاران وهم‌سنگرانش چه زیبا تاثیر حقیقی و راستین گذاشته؟!. آری آمرصاحب شهید به مکتبی که ایمان داشت و معتقد بود و به آن عمل می‌کرد و مردم را به آن دعوت میداد و داعیه آن را به دوش می‌کشید، حقانیت و تقوا در وجودش تبلور یافته بود، اندک ترین کوتاهی وکاستی را در صفوف تحت امرش نظارت می‌کرد و از همه مهم‌تر در رعایت حق خداوند هیچ نوع بی‌تفاوتی و فروگذاشت نداشته است که این امر موجب شده تا قویترین و بزرگترین یار متعهدش آن را با افتخار ومتانت بیان می‌کند، و می‌خواهد بفهماند ما این نوع تربیه شدیم و به آن متعهد هستیم هرکسی در مسیر ضایع ساختن حقوق خداوند متعال گام بردارد، ما خلافش هستیم در رعایت و ادای حق خداوند ترحم و گذشت نداریم!. هم‌چنان نشان می‌دهد ما دارای یک مکتب فکری هستیم و برای بارور ساختن آن شهدای میلیونی تقدیم نمودیم و می باید در قید حیاتیم به آن متعهد بمانیم، دریغا که عده‌ای لذایذ دنیوی را در بدل آخرت ابدی به معامله گرفتند، از نسل دوم و سوم جهاد دعوت می‌کنیم خلف صالح و باوفای پدران قهرمان، فاتحان راستین و متعهد به اسلام شویم وتاریخ شکوه‌مند را حفظ نماییم.

روح شهداء مسرور وراه ایشان مستدام باد!.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

پیمایش به بالا