مولوی حبیب الله حسام مهاجر
الله متعال دستور می دهد که در زمین سیر کنید و از حال و اوضاع مجرمان باخبر شوید و از روزگار بد و سرنوشت زشت آنها بیاموزید:
( قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ )
النمل (69)
(ای پیامبر!) بگو: «در زمین سیرکنید، پس بنگرید عاقبت مجرمان چگونه بود».
“باری عیسی علیه السلام از یک روستای گذشت، تمام اهل این روستا را مرده یافت، و همه مردگان درکوچه بر روی چهره انداخته شده بودند، عیسی علیه السلام از دیدن این منظر به تعجب وشگفت افتید وگفت: ” ای جماعت مخلص، انصار و اعوان من، اینها به دشواری سخت و خشم مردهاند و اگر به اساس رضای الهی مرده بودند، برخی برخی دیگر شان را دفن میکردند”.
حواریون فرمودند: ” یاروح الله، دوست داریم قضیه وخبر اینها را بدانیم”.
عیسی علیه السلام فرمود: خدای متعال سوال کرد خداوند این قضیه را برایش وحی کرد: ” اگر در شب صدا کنید ایشان جوابت میدهند”.
آنگاه که شب فرا رسید، عیسی علیه السلام بر بلندی بلند شد و ندا کرد: ” ای اهل قریه!” جواب دهندهای از میانشان جواب داد:” لبیک یا یاروح الله” قضیه شما از چه قرار است و خبرتان چیست؟”
فرمودند: ” یا روح الله، شب و روز، صبح و شام در عافیت بودیم ”
فرمود: چرا این وضع پیش آمده است؟”
فرمود: ” به دلیل محبتمان به دنیا، اطاعت مان از اهل گناه، و امر به معروف و نهی از منکر نکردیم”
باز عیسی علیه السلام برایش گفت: ” دوستی تان به دنیا چطور بود؟”
گفت: “مانند طفل برای مادرش؛ اگر مادر بیاید خورسند می شویم و اگر روبگرداند اندوهگین می شویم و می گریم”.
آنگاه عیسی علیه السلام برایش گفت: ” این قضیه همین قسم شد و به چه دلیل یارانت جواب من را نگفتند؟”
فرمود: ” ایشان بالجامی های از آتش به دست فرشتگان قوی وبسیار سخت گیر بسته شده اند.
وفرمود: تو چطور از میان شان جوابم را گفتی؟”
گفت: ” من در میان شان بودم، و از جمله ایشان نبودم وقتیکه عذاب برایشان نازل شد من را با ایشان ملحق ساخت،
اکنون برلبه جهنم آویزان شده ام و نمی دانم از آن فرارکنم یا در آن افکنده شوم”.
أعاذنا الله منها.
مصدر: از کتاب بحر الدموع – لابن الجوزي
انجام مجرمان غافل از خدای متعال و آخرت و عدم رعایت حقوق مردم و طغیان و فساد در زمین در سنت الهی مسجل و مشخص است که بیان شد و ما در مملکت خود و جهان شاهد کارنامه مجرمان و فرجام کار فساد پیشگان بودیم و هستیم!.