نویسنده: حبیب الله حسام مهاجر
منتخب: آیه 105مائده
خواننده گرامی! در این نبشته، ظالم مورد بحث و بررسی نیست، بلکه بررسی بیتفاوتی غیر ظالمان است که حقیقتا اهل ظلم نیستند؛ اما رسالت مندانه و مسولانه در برابر مظالم و فتنهها عمل نمیکنند و بیتفاوت می باشند و از پهلوی حوادث و فتنهها بیخبر و بیطرف عبور مینمایند و احساس مسولیت انسانی و شرعی نمیکنند.
ازخلیفه راشده ابوبکر صدیق رضی الله عنه، روایت است که فرمود: “ای مردم! شما این آیه را میخوانید و برداشت نادرستی از آن داريد”(﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ﴾[1])
ترجمه: ای کسانیکه ایمان آورده اید، مراقب [ایمان و طاعت] خود باشید. اگر هدایت یافته باشید، گمراهی کسانی که گمراه شدهاند [چنانچه به وظیفهی امر به معروف و نهی از منکر عامل بوده باشید] به شما زیانی نمیرساند.
ابوبکر صدیق رضی الله عنه، برداشت نادرست از آیه کریمه را واضح میسازد، تفسیر و مقصد آیه را بیان میکند؛ از آیه چنین برداشت میکنید که اگر انسان خود هدایت یافته باشد و به اصطلاح “سر به راه” بوده و در مسیر هدایت باشد، گمراهی مردم، ضرر و زیانی را متوجه او نمیکند؛ چون وی در مسیر دین استقامت میورزد؛ در راه دین استقامت ورزد، کار، بار و وضعیت دیگران به الله متعال مربوط میشود؛ این برداشت اشتباهی از آیه است .
چرا که الله متعال برای حفاظت از ضرر و زیان ما از سوی گمراهان شرط نموده که هدایت یافته باشیم و زمانی هدایت یافته خواهیم بود که به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر عمل کنیم؛ بناً جهت اینکه از ضرر و زیان گمراهان از فساد و شرارتشان در امان بمانیم، باید امر به معروف و نهی از منکر کنیم. به همین دلیل ابوبکر رضی الله عنه میگوید: من از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم، فرمود:
«إِنَّ النَّاس إِذا رَأَوُا الظَّالِمَ فَلَم يَأْخُذُوا عَلَى يَدَيه أَوشَكَ أَنْ يَعُمَّهُمُ اللهُ بِعِقَابٍ مِنْهُ»[2]
ترجمه: هرگاه مردم ظالمی را ببينند و دستش را نگيرند (و او را از ظلم و ستم باز ندارند)، انتظار می رود که الله متعال همهی آنها را به عذاب خويش گرفتار کند.
مقصد اجمالی حدیث نبوی
«إن الناس» مردم؛ کسانیکه توان و قدرت برداشتن ظلم را با حفظ سلامت و فرجام بخیر آن را دارند.
«إذا رأوا الظالم» یعنی: از ظلم ظالم بخوبی می دانستند، آگاهی و مطالعه از موضوع داشتند.
«فلم يأخذوا على يديه» اما مانع ظلم ستمگران در عمل و یا به سخن نمی شوند.
ابن جریر می فرماید: تخصیص مانع به دستان، بخاطر این است که زیاد ترین ظلم به دست انجام می شود، مانند: کشتن، زخمی ساختن، غصب اموال و املاک مردم اکثرا به دست صورت می گیرد.
«أوشك» به فتح” همزه” و “شین” به معنی نزدیک شد و یا سرعت بخشید، عذاب فراگیرد همه را.
« أن یعمهم الله بعقاب منه» نزدیک است با سرعت عذاب همه را فراگیرد، در دنیا و یا در آخرت و یا در دنیا و آخرت و بدون شک فرض الهی را بدون عذر ضایع می سازند.
کلمه « منه» اشاره به “زجر” و “هشدار شدید” است و میرساند که برخی از گناهان موجب سرعت عذاب الهی در دنیا و برخی از گناهان مهلت داده میشود، به آخرت و سکوت در برابر منکر موجب عذاب زود هنگام در دنیا میگردد، از مالها، نفسها، میوهها، و چهار پایان سواری که قابل بهره گیری اند به سبب ترک فریضه امر به معروف، دچار عذاب سوزنده، هلاک کننده می گردد.
از این بحث معلوم شد که وجیبۀ امر به معروف و نهی از منکر فرض کفایی است نه فرض عینی، مقصد در این فریضه ایجاد مصلحت و یا دفع مفسده است و فرد فرد جامعه مکلف نیست؛ اما اگر ترک آن رونق یافت، همه را عذاب مستحق میسازد و گاهاً فرض عین میگردد و هرچه قول پروردگار: «عليكم أنفسكم» معنای آن چنین می شود: هنگامیکه به آنچه مکلف هستید انجام وظیفه نمودید، بدون شک تقصیر دیگران به شما هیچ ضرر و زیانی رسانده نمیتواند و این خود هشدار بزرگ برای کسی است که در برابر منکرات سکوت میکند و حال کسانیکه همسوی مینمایند و کسانی که رضایت دارند و کسانی معاونت میکنند چه باشد؟ و از خداوند سلامتی و خیر را مسالت داریم ![3] یعنی اگر آنها گمراه و ظالمی را ببینند و او را به معروف امر نکنند و از منکر بازش ندارند، در این صورت گمراهان به او ضرر و زیان میرسانند؛ چون در این حالت و با این بیتفاوتی انتظار میرود الله متعال عذاب خود را شامل حال همهی آنها کند؛ شامل کسی که مرتکب منکر و نافرمانی میشود و نیز آنکه غفلت نموده، وجیبه منع و نهی از منکر نکرده است.
حکم الهی و ایجابت مومنانه
امام مجاهد در تفسیر آیه ذیل میفرماید: استجابت برای طاعت است که مشتمل به اوامر و نواهی قرآنکریم میشود و در ایجابت دستورات الهی، زندگانی ابدی و نعمت سرمدی محقق میگردد، خداوند متعال فرمود: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾ [ الانفال: 24.]
ایکسانیکه ایمان آوردهاید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی میخواند که شما را حیات میبخشد! و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل میشود، و همه شما (در قیامت) نزد او گردآوری میشوید
“خداوند متعال بندگان مؤمن خویش را، به آنچه که ایمان از آنان میخواهد، فرمان میدهد و آن اجابت کردن خدا و پیامبر است؛ یعنی تسلیم شدن در برابر آنچه که آنان بدان دستور داده شدهاند، و شتافتن بهسوی انجام فرمان آنان و دعوت نمودن به سوی آن و پرهیزکردن از آنچه آنان از آن نهی کردهاند و نیز باز داشتن دیگران از ارتکاب خلاف امر آنان.
ایجابت مایۀ زندگانی طیبه و ابدی
﴿إِذَا دَعَاكُمۡ لِمَا يُحۡيِيكُمۡ﴾ وقتی شما را به سوی چیزی فراخواندند که به شما زندگی میبخشد. صفت «حیات بخشی» ملازم و همراه تمامیدستوراتی است که خداوند و پیامبرش مردم را به سوی آن فراخواندهاند. نیز این بخش از آیه، بیانگر فایده و حکمت دستورات آنان است؛ زیرا حیات قلب و روح، در عبودیت و بندگی خداوند متعال و انجام دادن اوامر خدا و پیامبرش است. سپس مردم را از عدم پذیرش فرمان خدا و پیامبر برحذر داشت و فرمود: ﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ يَحُولُ بَيۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَقَلۡبِهِۦ﴾ “و بدانید که خداوند بین شخص و قلبش حائل میگردد”.
پس بپرهیزید از اینکه فرمان خدا را در همان بار نخست که نزد شما میآید، رد کنید؛ چون اگر آن را رد کنید و سپس بخواهید آن را انجام دهید، خداوند شما را از آن دور میدارد و دلهایتان دگرگون میشود؛ زیرا خداوند بین شخص و قلبش حایل میشود و دلها را به هرسو که بخواهد میگرداند. پس بنده همیشه باید این دعارا بخواند: (یَا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّت قَلبِی عَلَی دِینِکَ، یَا مُصَرِّفَ القُلُوبِ اِصرِف قَلبِی إلَی طَاعَتِکَ) ای گردانندۀ دلها! دلم را بر دین خودت استوار و ثابت بگردان. ای گردانندۀ دلها! دلم را به سوی اطاعت خویش بگرداند.
تقویت تفکر آخرت طلبی
﴿وَأَنَّهُۥٓ إِلَيۡهِ تُحۡشَرُونَ﴾ “و بدانید که شما در روز قیامت -که هیچ شکی در وقوع آن نیست- در پیشگاه او گردآورده میشوید”. پس نیکوکار را به خاطر کار نیکش پاداش میدهد، و گناهکار را به خاطر سرپیچی از فرمانش سزا میدهد.
هشدار از فتنه گناه
﴿وَٱتَّقُواْ فِتۡنَةٗ لَّا تُصِيبَنَّ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنكُمۡ خَآصَّةٗ﴾ و از فتنه و بلایی بترسید که فقط به ستمکاران نمیرسد، بلکه دامان ستمگر و غیر ستمگر را میگیرد، و این زمانی است که ظلم و ستم رواج پیدا کند و کسی در صدد تغییر آن بر نیاید. پس در این صورت عذاب خدا، انجام دهنده و غیر او را در بر میگیرد.
ولی در صورتی که از منکر نهی شود و اهل شر و فساد قلع و قمع گردند، و به آنان اجازه داده نشود که به گناه و ستم بپردازند، آدمی از این تهدید شدید در امان خواهد ماند.
هشدار از عذاب اخروی
﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ﴾ “و بدانید خداوند کسی را که خود را در معرض ناخشنودی او قرار دهد، و از خشنودی وی دوری کند، سخت کیفر میدهد”.[4]
ایجابت از خدا و پیغمبر سعادت آفرین
﴿ ياأيها الذين آمَنُواْ استجيبوا للَّهِ وَلِلرَّسُولِ ﴾ یعنی: به قصد و عزیمت صادقانه، و سرعت محترمانه و کریمانه به داعیۀ خداوند متعال و پیامبر علیه السلام ایجابت کنید، ﴿ إِذَا دَعَاكُم ﴾ پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم، و دعوت گران اسلام دعوت میدهند ﴿ لِمَا يُحْيِيكُمْ ﴾ یعنی: برای امری که به آن زندگانی طیبه ساخته میشود از قبیل اقوال و اعمال صالح و شایسته است، ﴿ وَاعْلَمُواْ ﴾ به علم یقینی بدانید ﴿ أَنَّ الله يَحُولُ بَيْنَ المرء وَقَلْبِهِ ﴾ خداوند متعال در میان شخص و آنچه آرزوهای شهوانی و غرائز دنیا تمنا میکند، خداوند در قلب آن حائل واقع میشود و بسا انسانها هستند امید و آرزوهای زیادی میکنند چنان و چنین میکنیم و چنین چیزی را به دست میآوریم و سپس مرگ مانع رسیدن میشود و میان آرزوها و امید هایش جدایی میآرود و لازم است پیش از اینکه مرگ به سراغ مان بیاید با اعمال نیکو و شایسته برای خود توشه بسازیم و فرمود: ﴿ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴾ حال به احوال قیامت انسان را متوجه میسازد و تنها برگشت بسوی الله متعال است و در قیامت به حساب آنچه پیش و پس فرستادید رسیدگی مینماید و جزای همه انسانها را از خیر و شر می هد.
می بینیم آیه کریمه میان ترغیب برای عمل شایسته، صالح و نشاط و بین ترهیب از تکاسل و غفلت از طاعت الله متعال و سپس تاکید میکند خدای متعال به آیه کریمه ذیل ….
هشدار از انتشار فتنه تبهکار
پرودگار جهانیان هشدار میدهد و حکم میکند از فتنه ظلم و شرارت پرهیز کنید که منحصر به ظالمان و فتنه گران نمیماند و بدون شک دامنگیرتان شدنی است، فرمودند:
﴿ وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَّا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴾ الانفا: 25.
ترجمه: از فتنهای بپرهیزید که تنها به ستمکاران شما نمیرسد؛ (بلکه همه را فرا خواهد گرفت؛ چرا که دیگران سکوت اختیار کردند) و بدانید خداوند کیفر شدید دارد.
فتنه چیست؟
فتنه: از فتن گرفته شده و اصل آنچنان که امام راغب می فرماید: داخل نمودن طلا در آتش برای اینکه سره آن از ردیش جدا و آشکار شود و به داخل کردن انسان در آتش استعمال یافته است.
در جای دیگر قرآن کریم می فرماید: ﴿ ذُوقُواْ فِتْنَتَكُمْ ﴾ یعنی: عذابتان را بچشید. و گاها آنچه از آن حاصل میشود نیز فتنه مینامند، ﴿ أَلا فِي الفتنة سَقَطُواْ ﴾ یعنی: آگاه باشید آنها (هم اکنون) در گناه سقوط کردهاند و گاها به معنی آزمودن، به کار رفته است؛ ﴿ وَفَتَنَّاكَ فُتُوناً ﴾ “و بارها تو را آزمودیم”
در این آیه مراد از فتنه عذاب دنیوی، مانند: امراض، قحطی، اضطراب احوال، تسلط ظالمان، نبود امن و امان و محروم ساختن از آزادی، حقوق و عدالت و کرامت انسانی و دیگر رنجها و محنت، مصائب و دردهای را شامل می شود که به سبب معصیت و گناه، سکوت و حمایت و اعمال منکرات، سبک پنداری و گذشت در برابر معروف و منکر است.
البته این حکم خطاب عام است، تمام زمان و مکان را در کل شامل می شود.
آموختنی ها و سازندگی های بحث
همانگونه که در جمهوریت مردم در برابر مظالم حکام مفسد و ستمگر بیتفاوت بودند امروز عذاب همه جانبه را می کشند و حال در برابر مظالم و جنایات طالبان بیتفاوت اند، منتظر عذاب بدتر از این باشیم و یا ایستادگی و مقاومت نماییم و دست ظالم را کوتاه و قطع کنیم!.
خدای متعال جامعه بشری را طوری تنظیم داده است، به بافت قصر و خانه منظم میماند، اگر از یک طرف شکست و خرابی رونما شود و اگر محافظان بیباک باشند، تمام این قصر به زمین میخورد و منهدم میشود و قتیکه انسان خود را خوب وقایه و حفاظت نکند مرض – مکروب- وارد بدن آن میشود، در یک قسمت خاص رخنه میکند؛ اگر علاج نشود، انسان را نابود میکند و آب وارد یک قسمت و یا طبقه کشتی شود حتما کشتی و تمام سرنشینان را نابود مینماید و این مثالها؛ امر مسلم و غیر قابل انکار است و انسانها به عنوان بندگان رسالت مند و مسولیت شناس آفریده شدند و باید با رسالت و مسولیت زندگانی توجه نماییم و اقلا برای وقایه و سلامت خویش از شر فتنهها مبارزه نماییم و اینکه همه اعضای جامعه بالایمان حق دارند شک نداریم و بالاخره حفاظت جان، مال و آبروی خودمان وجیبه است و فتنۀ ظلم خصلت متعدی و سرکش دارد به یک نقط و یک انسان و یک قسمت جامعه باقی ماندنی نیست و بزودی وارد تمام محیط جامعه میشود و همه را سر به نیست میکند!
تفاوت و ممیزه جامعه اسلامی با جامعه لیبرال و غیر اسلامی در این مطلب مقدس، رسالت ربانی، انسانی و سازنده است که در برابر زشتیها، شرارت، ستمگری، فساد، فتنهگران، مستبدان، طغیانگران و اخلال گران امنیت روحی و روانی، مالی و جانی، شهری و کشوری، قومی و مذهبی، مدنی و سیاسی ایستادگی و مقاومت می نمایند و مبارزه بی امان برای تحقق حقوق و آزادی، حفظ کرامت انسانی و عدالت، سیادت و سروری، عزت و بزرگ منشی، ترقی و تعالی، رشد مادی و معنوی، فردی و خانوادگی، اجتماعی و سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، تعلیمی و تربیتی، اخلاقی و مدنی تلاش و سعی خستگی ناپذیر، مدبرانه و موفقانه انجام عمل می نمایند و ادای رسالت می کنند و این جامعه را جامعه رسالتمند و هدفمند اسلامی مینمایند!
الله متعال هدایت و نجات نصیب مان نماید.
منابع:
[1] – المائده: 105
[2] – (العدنى ، والحميدى ، وأبو داود ، والترمذى – حسن صحيح – وابن ماجه ، والبيهقى عن أبى بكر ، قال المناوى : بإسناد جيد).
[3] – کتاب : فيض القدير، الناشر : دار الكتب العلمية بيروت – لبنان الطبعة الاولى 1415 ه – 1994 م [ ترقيم الكتاب موافق للمطبوع ][4] – تفسر شیخ عبدالرحمن سعدی رحمه الله به نام تفسیر راستین .