حدیث بیست و دوم: جنگ با مسلمان به مثابه کفرورزی

گرفته شد از کتاب جریمۀ مسلمان کشی

نویسنده: مولوی حبیب الله حسام

[22] عَنْ أَبِى وَائِلٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ (رضي الله عنه)، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ): «سِبَابُ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ وَقِتَالُهُ كُفْرٌ».[1]

[22] از ابووائل (رضی الله عنه) از عبدالله بن مسعود (رضی الله عنه) روایت است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: دشنام واهانت به مسلمان فسق و جنگیدن با مسلمان کفر است.

موضوع حدیث نبوی

مقصد حدیث: مقصد حفظ کرامت، آبرو و حفظ خون مسلمان است. در سعادت و رستگاری انسان، مکارم اخلاق و رعایت احکام شریعت نقش بنیادی و اساسی دارد.

موضوع حدیث؛ دو مطلب اساسی دارد، اول تسجیل حق حفظ آبرو برای همۀ مسلمانان در جامعۀ اسلامی؛ دوم، تسجیل حق حیات و حفظ نفس برای مسلمانان. در حقیقت شریعت اسلامی حافظ کرامت انسان و مصون کنندۀ خون، مال و آبروی انسان است و هر امری که سبب نقض کرامت و ریختن خون، ربودن مال و آبروی انسان شود، در حقیقت شکستن مرز محرمات الهی و شرعی است که خلاف ارزش‌های جامعۀ اسلامی محسوب شده و بسیار زشت و زیان‌بار است.

درس‌هایی از حدیث نبوی

یکم: عقیدتی، فکری

۱_ شارح ریاض الصالحین، دشنام مسلمان را كفر خوانده است: «سباب المسلم فسوق وقتاله كفر» انسانی که با مسلمانان می‌جنگد به‌طور مطلق ایمان ندارد. وقتی که مردی فاقد ایمان و یا ناقص الایمان باشد، برای دفاع از نفس خود واجب است بجگنیم؛ زیرا که پیامبرﷺ فرمود: برابر متجاوز و متعدی بجنگید و اگر کشتید، جایش دوزخ است و اگر تو را کشت، تو شهید هستی.[2]

۲_ در دفاع از آبرو و عزت انسان مؤمن، خدای متعال هر نوع اذیت‌کننده را تهدید به عذاب می‌کند، فرمود: «وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا»[3]

ترجمه: ‏كساني كه مردان و زنان مؤمن را بدون اين‌كه كاري كرده باشند و گناهي داشته باشند، آزار مي‌رسانند، مرتكب دروغ زشتي و گناه آشكاري شده‌اند.‏

۳_ «این اذیت شامل تمام انواع ضرررسانی می‌شود، برابر است در قول باشد و یا در فعل و بدون شک مستحق‌ترین موجود برای اکرام انسان مکرم است و اذیت آن بزرگ‌ترین و عظیم‌ترین گناه است.»[4]

دوم: فقهی

برای مصداق‌یابی و درک محتوا از نص حدیث فوق، مباحث پچیده‌ای به میراث مانده است و در این چند سطر به مسائل و احکام و فقه الحدیث آن می‌پردازیم.

۱_ شرح نووی می‌فرماید: «سباب» در لغت بدگویی _ ناسزاگویی _ دشنام و سخن‌زدن و جرح آبروی انسان به چیزی که آن را عیب می‌داند و معنی فسق در لغت خروج و در مراد شرع، خروج از طاعت؛ معنی حدیث: دشنام مسلمان بدون حق به اجماع امت حرام است و کنندۀ آن به قول پیامبرمکرم فاسق و هرچه جنگیدن بدون اذن شرعی، نزد اهل حق از نوع کفرِ نیست که از ملت اسلام خارج نماید و مگر این‌که جنگیدن و کشتن مسلمانان را حلال بداند و در تأویل این حدیث چند تفسیر است. اول، حلال بداند؛ دوم، مراد کفر احسان و نعمت و اخوت اسلامی است نه کفر حجود و انکار؛ سوم، به اساس بدفالی تأویل به کفرشود؛ چهارم، عملی از نوع عمل کفار است والله اعلم.[5]

۲_ صاحب مشکل الآثار می‌فرماید: در این حدیث تأمل کردیم و دریافتیم «سِبَابُ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ» معنای آن روشن است. مراد از فسوق خروج از امر محمود به سوی امر مذموم است. در قول خداوند در حق ابلیس فرمود: «فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ» یعنی: شیطان از امر پروردگارش خروج کرد و برآمد. این نوع اذیت برای مردم فسق است. و جملۀ «وَقِتَالُهُ كُفْرٌ» کفر به الله متعال مراد نیست که مرتد نامیده شود، ولکن کفر عملی برای هشدار و زشتی عمل است.[6]

3_ در حدیث تحریم اذیت مسلمانان وبدگویی و ناسزاگویی و جنگیدن با مسلمان از ثوابت شرعی و از گناهان بزرگ است که خدای متعال منع کرده و حرام خوانده است.

4_ وجوب احترام آبروی مسلمان از ثوابت شرعی، عقلی و اجتماعی است.

سوم: تربیتی

_ از حدیث نبوی درس‌های تربیتی و سازندگی و رسیدن به سعادت را می‌آموزیم:

این حدیث نبوی، در واقع شرح این آیت قرآنی است. الله متعال فرمود: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَىٰ أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِّن نِّسَاءٍ عَسَىٰ أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ»[7]

ترجمه: ‏اي كساني كه ايمان آورده‌ايد! نبايد گروهي از مردان شما گروه ديگري را استهزاء كنند، شايد آنان بهتر از اينان باشند، و نبايد زناني، زنان ديگري را استهزاء كنند، زيرا چه‌بسا آنان از اينان خوب‌تر باشند، و همديگر را طعنه نزنيد و مورد عيب‌جویي قرار ندهيد، و يكديگر را با القاب زشت و ناپسند مخوانيد و مناميد. [براي مسلمان] چه بد است بعد از ايمان آوردن، سخنان ناگوار و گناه‌آلود [دالّ بر تمسخر، و طعنه‌زدن و عيب‌جویي كردن، و به القاب بد خواندن] گفتن و بر زبان راندن ! كساني كه [از چنين اعمالي و اقوالي] دست برندارند و توبه نكنند، ايشان ستمگرند [و با سخنان نيش‌دار، و با خرده‌گيري‌ها، و ملقب گرداندن مردم به القاب زشت و توهين‌آميز، به ديگران ظلم مي‌كنند].‏

_ طبق بیان قرآنی، اصول مکارم اخلاق و فضایل هم‌زیستی معرفی شد. یعنی جامعۀ اسلامی دارای این فضایل اخلاقی می‌باشد. حفظ آبرو و عزت مسلمانان، تهداب اساسی قوت و استحکام جامعۀ ایمانی است. هتک آبرو و حرمت مسلمانان، سرآغاز جنگ میان مسلمانان است. امروزه قوم‌کشی‌ها در جهان اسلام، از تحقیر اقوام شروع می‌‌شود و سپس به جنگ‌‌های طولانی و پایان‌ناپذیر می‌‌انجامد و امت ضعیف و جامعۀ ناتوان زیر پای کفار و مزدوران فاسدشان می‌ماند.

_ از حدیث نبوی می‌آموزیم: حفظ آبرو برای مسلمانان یک حق مسلم است. تک‌تک مسلمانان حق حفظ آبرو را دارند و هیچ‌کسی حق ندارد که به وسیلۀ دشنام و طعن و لعن، آبروی او را بریزد. «سِبَابُ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ»

_ می‌آموزیم: فسق در واقع به معنای سرکشی از حق است. انسان ناسزاگو و طعن‌زن، یک انسان فاسق و سرکش از طاعت حق و خلاف موازین شرع و اخلاق کریمانه است و نشان عقب‌ماندگی علمی، فکری و فرهنگی می‌باشد. «سِبَابُ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ»

_ می‌آموزیم: دشنام و طعن و لعن مسلمانان، سرآغاز سرکشی در جامعه است و این فاسقان جامعۀ اسلامی را به نفاق و بیماری تعصب و جاهلیت و ناآرامی روحی و روانی و بی‌اعتمادی می‌کشانند. «سِبَابُ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ وَقِتَالُهُ كُفْرٌ»

_ از حدیث دانستیم که دو عمل بسیار زشت، یعنی دشنام و جنگ با مسلمانان، از منهیات و محرمات شرعی هستند. مرتکب این اعمال زشت در حقیقت از حکم شریعت سرکشی و طغیان می‌کند و عمل کفری و کفر‌آمیز را انجام می‌دهد. «سِبَابُ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ وَقِتَالُهُ كُفْرٌ»

_ این حدیث ضابطۀ اخلاقی مربوط به زبان را بیان کرده است. ظلم زبان، عبارت از تمسخر، استهزاء، طعن، توهین، تحقیر و دشنام است. این نوع بداخلاقی، فسق و سرکشی از دین نامیده شده است. «سِبَابُ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ»

پرسش اساسی روزگار ما

اسلام برنامۀ درست برای حیات طیبه را معرفی کرد؛ حال برنامۀ نجات و راه‌حل بحران موجود را شما در چه فکر می‌کنید؟ هدف مشخص فتنه‌گران، تکفیرهای شرور و مسلمان کش در تامین اهداف پروژه‌های استخباراتی در جوامع اسلامی چیست؟

[1] – صحیح البخاری؛ ج 1 ص 27 ، شماره: 48 .

[2] – شرح ریاض الصالحین: ج 1، ص 10.

[3] – احزاب: ۵۸.

[4] – شرح ریاض الصالحین: ج1 ص 1813.

[5] – شرح النووی علی مسلم: ج 2، ص53.

[6] – مشکل الاثار: ج 1، 490.

[7] – الحجرات: 11.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

پیمایش به بالا