اسباب بروز فاجعه شش جدی ۱۳۵۸

مولوی حبیب الله حسام مهاجر:

  بسم الله الرحمن الرحیم

 پروردگار جهانیان در باب زوال ستم‌گران فرموده‌است:
{فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ} انعام: 45.
ترجمه: ‏پس ریشه قومی که ستم کرده بودند، قطع شد، و ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار
جهانیان است.

  شش جدی ۱۳۵۸ روز تجاوز ارتش سرخ به کشورمان است. روزی که سبب معلولیت میلیون‌های انسان گردید و هم‌چنان این روز سبب هجرت پنج میلیون افغانستان مسلمان به کشورهای دور و نزدیک شد و زیربنا‌های ممکلت تخریب و آبادی‌ها ویران گردید. جواسیس از سراتاسر دنیا با اغراض شیطانی و نیرنگ وارد ملک شدند. اما مردم افغانستان خاموش نمانده‌اند و شهرها تا ده و دیار به فتوای فریضه جهاد لبیک گفتند و از گوشه و کنار وطن زیر پرچم واحد اسلام و صف مرصوص ایمانی، اتحاد برادری بر ضد الحاد کمونستی و اشغال‌گران جهاد را آغاز نمودند. مردم متدین، مبارز و ظلم ستیز، با پا‌های برهنه، شکم گرسنه و دست خالی از امکانات جنگی، حسب توان با سلاح گرم ایمانی به مصاف دشمن طغیانگر، جنایت پیشه، سفاک و جهان خوار رفتند. ملت مجاهد در مبارزه خستگی ناپذیر و سرنوشت ساز میدان را به نفع اسلام و مردم خود تغییر داد، با عنایت پروردگار جهانیان این ایستادگی مقدس منجر به شکست و اخراج مفتضحانه‌ی ارتش سرخ، فروپاشی جماهیر شوروی و نابودی مکتب کمونیزم و آزادی مملکت گردید، در نتیجه جهان یک قطبی به نفع امپریالیزم خونخوار و آزادی کشورهای اقمار شوروی گردید، بلاک نظامی ورشو فرو ریخت و منظومه جماهیر شوروی از نقشه سیاسی امپراتوری افول کرد.
البته ملت مجاهد که از هیچ نوع ایثار و قربانی دریغ نکرده بودند و به سببب جهاد و مبارزۀ مقدس؛ در دفاع از دین، سرزمین و مردم مظلوم به عزت و تکریم عام و خاص جهان نائل آمدند و بحیث معلمان آزادی، فاتحان و قهرمانان ضد استعماری در سطح جهان بشریت به شهرت و احترام رسیدند، الحق و الانصاف الگو و قبله آزادی به تمام آزادی خواهان جهان شدند.
اما با صد دریغ و افسوس! پیروزی ملت مجاهد و شکست قشون سرخ و زوال دولت شوروی و مکتب کمونیزم، اژدهای خفته در کمین یعنی ناتو به رهبری انگلیس و آمریکا و نیابت پاکستان و اذناب داخلی شان دست شیطنت را برزدند و فتنه‌های اختلاف، تفرقه و جنگ داخلی را با مدیریت کامل‌شان شعله‌ور ساختند، بد نفسی و شهوت شهرت و قدرت طلبی برخی از رهبران جهادی افزون به علت مداخله استکبار گردید. در نتیجه آرمان شهدا، جهاد مقدس مردم غیور افغانستان، قربانی توطئه استعمار غربی گردید و هم‌زمان گروه مستبداد و متعصب را وارد معرکه گرم ساختند و سی‌سال تمام مردم مسلمان مظلوم را سلاخی و زمینه تجاوز آشکار استکبار شیطانی را مساعد کردند. با تداوم سلسله جهاد، مقاومت مردمی به رهبری شهید استاد برهان الدین ربانی و آمرصاحب شهید احمدشاه مسعود و بقیه هم‌سنگران و همسفران‌شان در دفاع از ملک، آزادی و مردم در برابر توطئه استخباراتی جهان شروع شد و این مبارزه فراز و فرودهای زیادی را پیمود، هم‌زمان با شهادت آمرصاحب شهید رحمه الله، آمریکا فرصت را غنیمت شمرده اقدام به اشغال کشور نمود و تمام دزدان اقتصادی و ره‌زنان سیاسی، دین گریزان و دین ستیزان که در کوچه‌های غرب پرسه می زدند، برسرنوشت مردم خسته و زمین گیرشده‌ی افغانستان حاکم ساخت، از طرف دیگر با برنامه‌های از قبل طراحی شده، شخصیت‌های جهادی و تاثیر گذار را خلع اقتدار، خلع سلاح، خلع فضیلت و حتی حذف فزیکی کردند تا زمینه را برای پیمان‌های نگین هموار و نظام جمهوریت را به نیابتی‌های اصلی خود که مقاصد براندازی، ناامن سازی منطقه و بدنام ساختن دین اسلام را داشتند، تسلیم کنند و مردم را به جهنم خشم و استبداد گروه ظلمه واگذار  و به زنجیر تعصب و تکفیر خوارج ببندند.
ضرورت می‌دانم تا علت العلل و اسباب تجاوزات بالنوبه از اسکندر مقدونی تاچنگیز، از استعمار انگلیس تا ارتش سرخ و از بلاک نظامی ناتو تا پاکستان را بدانیم که در چیست؟
فشرده ترین پاسخ این پرسش در دو عنوان مشخص است: دولت‌های استبدادی وابسته؛ مداخله پذیر – استعمار طماع و جهان‌گیر!
موضوع حاکمیت‌های استبدادی و مداخله پذیر علت العلل مشکلات و مداخلات استعمارگران و فروپاشی و تباهی مردم این سرزمین بلا زده بود و است، ۳ قرن اخیر طبق گواهی و شواهد، تاریخ از حقایق پرده برداشته است. دولت‌های مزدور، وابسته با استعمار نسبت به مردم و سرزمین هیچ اعتنای نداشتند، ملت به مثابه یک دم توت نزدشان اهمیت و ارزش نداشت. اهداف و تمام دغدغه‌های این نوع حاکمیت‌های تباری و خانواده‌گی؛ معامله‌ برده‌گی با استعمار و ستمگری بر مردم سرزمین بود. این سبب شد که جنبش‌های آزادی‌خواه در ادوار مختلف سرکوب و به فجیع‌ترین گونه حذف شدند که سیاست مستبدانه شامل حذف اقوام، مذاهب، افکار، مدنیت، تمدن و دانشمندان می‌باشد و علت العلل فاجعه کودتای داوود خان با همکاری یاران کمونیست او علیه خانواده‌اش، و کودتای کمونیستان به همکاری شوروی بر داوود خان و قیام ملت مجاهد در برابر الحاد کمونیستی و قیام مردم مجاهد به هدف جهاد و مقاومت در برابر تجاوز ارتش سرخ شوروی؛ حاکمیت‌های مزدور و مداخله پذیر استبدادی بود. در فصل مقاومتِ پس از جهاد علت العلل و اسباب واضح تجاوز پاکستان و  ناتو به رهبری شیطان بزرگ (آمریکا) ریشه در همین مساله دارد که گروه‌های مزدور و مداخله پذیر بودند که از یک طرف دست سازش و برده‌گی با استمعار دراز کردند و از سوی دیگر خنجر کین تکفیر، تعصب و دشمنی را بر مردم این سرزمین از غلاف کشیدند.
بنا براین مقاومت‌ها همیشه مشروعیت‌شان را از مستبدان شرارت پسند می‌گیرند و اگر استبداد نبود لابد عدالت حاکم است که متضمن تامین حقوق، حفظ کرامت، آزادی و سعادت شهروندان مملکت می‌شود و دلیلی برای قیام‌ها و مقاومت باقی نمی‌ماند. عقل و شرع اجازه نمی‌دهند که وارد کارزار بی‌دلیل و بدون توجیه شوند و اگر این عوامل را در نظر بگیریم در این فصل سیاسی، مردم‌ مان مصونیت خون، مال و آبرو ندارند. حقوق، کرامت، عدالت و آزادی که ارزش‌های شرعی و جهان شمول بشریت اند، یک‌سره پامال شده‌است. بی تردید حاکمیت‌های که برمبنای معامله با استعمار، و تک‌فکری، تک‌تباری، تک‌گروهی، نفاق، تعصب، استبداد، سرکوبی، حذف و تبعید، مظالم، فقر و جهل تحمیلی شکل یافته باشند، مشروعیت قیام‌ها و مقاومت‌ها را برای مردم شرعا و عقلا با دلائل موجه‌ تقدیم می‌کند.
گروه طالبان هستند که مقاومت و مبارزان را علیه خودشان در نتیجه ظلم و استبدادشان مهر صحه می‌گذارند و شریعت محمدی برای مسلمانان دستور می‌دهد که در برابر ظلم خاموش نباشند.
بی‌تردید باید گفت؛ تا زمانی که مردم یک سرزمین مصونیت خون، مال و آبرو ندارند و حقوق، کرامت، آزادی و عدالت‌شان تامین نگردد، بی‌گمان حاکمان و مردم روی آرامش و سعادت را نمی‌بینند. نظام تکوینی و تشریعی خداوند متعال و سنت جاری آن بر رعایت حقوق پروردگار و رعایت حقوق مردم استوار است و تحریم و اتلاف حقوق الهی و مردم زمینه ساز تمام فتنه‌ها و فساد‌ها در زمین هستند.
یگانه راه حل معضل‌جاری در افغانستان، تسلیم شدن به حقوق شهروندی، تامین عدالت، تامین آزادی و حفظ کرامت انسانی و تشکیل حکومتی مبتنی به اراده  رضایت مردم مسلمان است.
باید از شکست سرکشان و طغیان‌گران عبرت گرفت؛ استعمار انگلیس، قشون سرخ، ناتو و گروه‌های نیابتی‌ یکی پس از دیگری شکست خوردند و دولت های‌شان از هم پاشید.
به قطعیت باید گفت: حاکمیت نامشروع گروه طالبان که اصالتا وابسته به بیگانه‌گان است نیز روزی به پرتگاه سقوط می‌رود. اما استبداد، تکفیر، تعصب، جنایت و سلاخی‌گری، ددمنشی و بی‌دادگری این گروه مثل مهر سیاه بر جبین‌شان خواهد ماند. زیرا وعده پروردگان محقق شدنی است: {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ}شعرا: 227. ترجمه: و آنها که ستم کردند به زودی می‌دانند که بازگشتشان به کجاست!

ما زنده برآنیم که آرام نگیریم          موجیم که آسودگی ما عدم ما است

به مناسبت ۶ جدی روز تجاوز ارتش سرخ شوروی به سرزمین مان، الله متعال تمام شهدای جهاد و مقاومت را رحمت و مغفرت نماید، راه‌شان مستدام و سبزباد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

پیمایش به بالا